چکیده

بحث از مصدر قرآن کریم سابقه ای دیرینه دارد، چنان که تمام قرآن پژوهان مسلمان معتقد به وحیانی و الهی بودن قرآن هستند. با این حال بسیاری از خاورشناسان خاستگاه آیات و سوره های قرآن را وحیانی نمی دانند، بلکه متأثر از فرهنگ زمانه و برگرفته از کتب آسمانی پیشین یا مصادر شفاهی می پندارند. مقاله پیش رو با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به نقد دیدگاه مستشرقانی از قبیل نولدکه، بروکلمان، ریچارد بل و لوکسنبرگ در این زمینه پرداخته و آن را با دیدگاه خاورشناس مثبت نگری به نام نویورت مقایسه کرده است. اشکال مشترک دیدگاه اکثر مستشرقان این است که به دلیل تشابهی که میان قرآن و مکتوبات یهودی مسیحی وجود دارد، بسیاری از معارف و قصص قرآن را برگرفته از این متون و مکتوبات می دانند. در این پژوهش همچنین دیدگاه مشهور مستشرقان از طریق رویکرد روش شناختی و زبان شناختی آنجلیکا نویورت در کانون نقد و بررسی قرار گرفته و روشن شده که او با استفاده از روش تاریخی- انتقادی و فیلولوژی و نیز روش های نقادی کتاب مقدس، در تبیین دیدگاه و خوانش جدید از قرآن کوشیده و بر اساس پذیرش اصالت قرآن به نتایج مهمی دست یافته است.

تبلیغات