واکاوی نگرش صدرایی به نفی ظهور غیر خداوند در ادعیه مأثوره و اسانید روایی (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
در منظومه فکری صدرالمتألهین و به اتکاء مبانی ای همچون اصالت وجود و تشکیک وجود و از همه مهم تر بساطت وجود و نیز قاعده «بَسِیطُ الْحَقِیقَهِ کُلُّ الْأَشْیَاءِ وَلَیْسَ بِشَیْءٍ مِنْهَا»، تنها یک «ظهور واحد» در عالم هستی محقق است و ماسوی اللّٰه از خود ظهوری نداشته و همگی تجلیات، شئونات و اطوار وجود بسیط محسوب می شوند. لذا اساس هستی که بر وحدتِ اطلاقی استوار است، جز آن حقیقتِ واحد مطلق، همه تعین، تجلی و ظهور آن حقیقت محسوب می شوند؛ یعنی تنها بُود اوست و ماسوا نمود او، و همه اشیاء جلوه گاه ظهور آن ذات یگانه و مطلق با شأنی خاص هستند. این نگرش در بسیاری از فرازهای ادعیه حضرات معصومینM (که تخاطب مستقیم، ویژه و بی پرده ایشان با پروردگار می باشد) وجود دارد. عباراتی همچون «إلهی أنتَ الظَّاهِرُ فَلَیس فَوقَکَ شَیْء»، «یَا بَاطِنًا فِی ظُهُورِهِ»، «فَرَأیتُکَ ظَاهِرًا فی کُلِّ شَیءٍ»، «أیَکونُ لِغَیرِکَ مِنَ الظُّهورِ»، «الْحَمْدُ للّٰه الْمُتجلّی لِخَلْقِهِ بِخَلْقِهِ» و... به همراه مؤیداتی از روایات و آیات قرآن، گویای این مهم بوده که منجر به استحکام بخشی این نگاه صدرایی می باشد و راهگشای طریق معرفت برای طالبان معرفتِ رب تعالی خواهد بود. برای این پژوهش و استنادنگاری موضوع به ادعیه، سابقه ای مشاهده نشده است و روش آن بر اساس کتابخانه ای است.Examining Mullā Ṣadrā’s Attitude to Deny the Appearance (Manifestation) of Non-God in Narrated Supplications and Narrative Documents
In the intellectual system of Ṣadr al-Mutiʾallihīn (Arabic: صدر المتألّهین) and on the basis of principals such as the priority of existence and modulation of existence and most importantly the self-unfolding of existence and the rule of “بسیط الحقیقه کلّ الأشیاء ولیس بشیء منها” [Indivisible Entity or God (Arabic: بسیط الحقیقه) is all things and it is none of them] is only a “single manifestation” in the universe and does not have manifestation except God himself and all manifestations are considered as the attributes and modes of being and consequently, the basis of existence which is based on the unity of the absolute, are all individuation, manifestation and appearance of that truth, i.e., the only existence of Him is considered and His manifestation and all things are the manifestation of that single and absolute Essence with a special mode. This attitude is present in many parts of the supplications of the Infallibles (as) (which is their direct, special and open communication is with the Lord), phrases such as: “My God, You are the Manifest (Evident, Outward or Ascendant) and there is nothing above You,” (Arabic: إلهی أنت الظاهر فلیس فوقک شیء), “Oh, the Immanent in His Evident” (Arabic: یا باطنًا فی ظهوره), “I saw you appearing in everything” (Arabic: فرأیتک ظاهرًا فی کلّ شیء), “Will there be any appearance other than you?” (Arabic: أیکون لغیرک من الظهور), “Praise be to Allah, who has revealed Himself to His creatures because of His creation” (Arabic: الحمد للّٰه المتجلّی لخلقه بخلقه) etc. that along with proofs from the aḥādīth and verses of the Quran are indicative of this importance which leads to the strengthening of this Mullā Ṣadrā’s view and will open the way to knowledge for those who want to know God Almighty. There is no precedent for this research and citation of the subject and its method is based on a library method.