این پژوهش سعی دارد مطالب جدیدی از انواع حکمرانی، یعنی حکمرانی فرهنگی که سوابق اندکی در داخل کشور دارد، بپردازد. پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و مطالعه کتب و مقالات لاتین به تدوین مطالب پرداخته است. حکمرانی فرهنگی، حکمرانی فرهنگ است. این شامل سیاست فرهنگی ساخته شده توسط دولت ها می شود، اما به نفوذ فرهنگی اعمال شده توسط بازیگران غیردولتی و سیاست هایی که به طور غیرمستقیم بر فرهنگ تأثیر می گذارند نیز گسترش می یابد. گرایش به بحث درباره حکمرانی فرهنگی به جای سیاست، با تغییر گسترده تر از دولت به حکومت، با تأکید بر تغییر سیاست گذاران دولتی به تأثیر سازمان های جامعه مدنی و بخش خصوصی مطابقت دارد. تفسیر گسترده ای از «حکومت» همچنین می تواند شامل سیاست های دولت خارج از محدوده سیاست فرهنگی باشد که با این وجود بر فرهنگ تأثیر می گذارد. برای اینکه بتوانیم حاکمیت یک شیء فرهنگی را درک کنیم، این موضوع نه تنها باید به تنهایی مورد توجه قرار گیرد، بلکه باید در پرتو همپوشانی ها و تداخلات اغلب متناقض بین حوزه های مختلف حکومتی که به "ابژه فرهنگی" علاقه مند هستند، در نظر گرفته شود. چنین ملاحظاتی به مفهوم حکمرانی فرهنگی در معنای وسیع منجر می شود.