آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۶

چکیده

متن


برخى از تشریفات اجتماعى که داراى قدمت و اهمیت فراوان‌اند، شعائر اجتماعى گفته مى شوند. شعائر می‌توانند درون جامعه، یگانگى هنجارى ایجاد نموده، روح جمعى را بر روح فردى غلبه دهند. در ادیانِ آئینی، شعائر در کنار «مفاهیم دینی» و «احکام دینی» یک جزء‌ از ارکان دین را تشکیل مى‌دهند. در اسلام، شعائر به کلیه اعمال دینى و مراسم مذهبى اطلاق مى شود که علامت اطاعت از خداست. شعائر شیعى نیز طیف وسیعى از مراسم و مناسک را دربرمی‌گیرد. از برگزارى محافل ذکر و گریه تا زیارت‌خوانى و به راه انداختن مواکب و دستجات. در اولین بخش مقاله حاضر، پس از ذکر این نکته که شعائر شیعى صبغه کلامى داشته و نوعى اعلام موضع در مقابل اندیشه «ارجاء» و جبرگرایى سیاسى بوده است، پنج دوره مشخص تاریخى را در ارتباط با شعائر شیعى برمی‌شمریم و سپس کارکردهاى اصلى شعائر دینى را تبیین می‌نمایئم (از قبیل الگوسازی، تقویت حافظه فرهنگىِ امّت، کمک به ایجاد ارتباط و رفتار جمعی، توسعه هنر مذهبى و...)
در بخش دوم مقاله، دیدگاه‌هاى امام خمینى پیرامون شعائر مذهبى خصوصاً شعائر شیعى و جایگاه این مقوله در حرکت احیاء‌ دینى ایشان تبیین شده و توضیح داده شده که در حرکت احیاء دینى امام خمینی، افزایش کارآمدى این ابزار از طریق تحول کیفى و کمّى آن مورد تأکید بوده است.
تحول کیفى شعائر مذهبى از دیدگاه امام راحل شامل الف- پیرایش و مصون‌سازى این ابزار از تحریف و خرافه -ب- معرفى و تبیین ابعاد ناشناخته شعائر، بوده است. این بُعد نیز خود، موارد زیر را در برمى‌گیرد: تبیین بُعد سیاسى شعائر و کارآمدى آن در بسیج سیاسى توده‌ها-تکیه بر پیوند گریه و حماسه-ابزار سازماندهى اقلیت در برابر اکثریت-
کارآمدتر نمودن این ابزار از طریق جوانان. تحول کمّى مورد نظر امام راحل نیز بر اساس استقراء بیانات ایشان شامل افزایش تعداد روش‌هاى تبلیغی، افزایش تعداد شرکت‌کنندگان در تجمعات و افزایش وقت مراسم می‌باشد. پس تحول موردنظر حضرت امام در ابعاد کمّی، پررنگ‌تر نمودن همان حرکت تاریخى شعائر شیعى است و تحول کیفى مورد عنایت ایشان نیز مستلزم بدور ریختن قالب‌هاى شعائر سنتى نیست. بلکه لازمه‌اش تحکیم بنیان‌هاى مادر و اساسى آنها و بازگرداندن کارکردها و قابلیت‌هاى منحصر به فرد سیاسى –فرهنگى شعائر در عرصه حیات اجتماعى امت اسلامى و تنبّه نسبت به چهره‌ها و ابعاد معقول آنها در عرصه نظر و عمل است.
در بخش سوم مقاله، بسترها و زمینه‌هاى مطالعاتى مورد نیاز در جهت افزایش نقش و تأثیر شعائر مذهبى در تعمیق و استمرار حرکت احیاء دینی، تعیین شده است.
بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم
مقاله حاضر تلاش دارد در سه بخش «تعاریف»، «تبیین» و «پیشنهادات» ضمن پرداخت مختصرى از واژه شعائر و پیشینه و کارکرد آن، ابعاد مختلف دیدگاه‌هاى بنیان‌گذار انقلاب اسلامى ایران را پیرامون این مبحث دسته‌بندى و تبیین نموده و در نهایت پیشنهاداتى را در راستاى استمرار تحقق این دیدگاه‌ها بمنظور بهره‌گیرى مؤثرتر از ابزار شعائر دینى در راستاى حرکت احیاء دینى ارائه نمایند.
بخش اول-تعاریف و مفاهیم
شعائر اجتماعی[109]
در حوزه هنجارهاى گروه‌هاى بزرگ اجتماعى مورد بحث قرار می‌گیرد به برخى از تشریفات اجتماعى که داراى قدمت و اهمیت فراوان‌اند «شعائر اجتماعی» یا «مناسک اجتماعی»[110] گفته می‌شوند.[111]
شعائر مى‌توانند درون جامعه یگانگى هنجاری[112] ایجاد نموده، روح جمعى را بر روح فردى غلبه دهند. شعائر معمولاً آکنده از معنى کنایه‌اى است و بعنوان توصیف و بیان چیزهایى که مهم تلقى می‌شوند و لذا باید آنها را محترم داشت، انجام می‌گیرند. مناسک حج در اسلام مثال خوب شعائر است.[113] شعائر مهم‌ترین نقش را در ایجاد ارتباطات[114] ایفا می‌کنند.[115] علاوه بر مسئله ارتباطات، شعائر مى توانند بخشى از نقش‌ها و کارکردهاى خود را در «فرایندهاى رفتار
جمعی» مانند عملى متقابل عاطفی، تلقین‌پذیری، تشدید احساس گمنامى در جماعت، نیز نشان دهند.
شعائر دینی
هم از حیث اهمیت، هم قدمت و نیز میزان تأثیر و گستردگى در مجموعه شعائر مورد توجه صاحب نظران علوم اجتماعى بوده‌اند. از طرفى در جامعه شناسى دین، سه جزء ‌اصلى براى دین قائل‌اند:
الف: «مفاهیم»ى درباره چند و چون نیروهاى مافوق طبیعت
ب: «احکام»ى درباره روابط و وظایف متقابل انسان و نیروهاى مافوق طبیعت
ج: «شعائر» یا مناسکى موافق آن مفاهیم و احکام
بنابراین از این منظر، شعائر دینى یک ضلع از مثلث دین را تشکیل می‌دهد. بُعدى که بیشتر ناظر به جنبه‌هاى خارجى و ملموس دین است.
همه ادیان آئینى داراى مناسک و شعائر بوده‌اند. نمونه بارز و مشخص آن را در مسیحیت می‌یابیم. مراسم تعمید، عشاء ربانی، صلیب، سرودخوانى و نیایش دسته‌جمعى نمونه‌هاى روشن شعائر در عالم مسیحیت است. این مناسک در قرون وسطى در همین حوزه محدود نمى‌ماند و جنبه‌هاى متنوع ترى را نیز دربرمی‌گیرد. گروه‌هایى از متدینین مسیحى در روز عید پاک، پرده‌هاى نقاشى شده بزرگ و جاندارى را که توسط مینیاتورسازان و وقایع نگاران مسیحى تهیه مى‌شد، حمل نموده و متونى را با ترتیب خاصى قرائت می‌نمودند. همین مراسم از نیمه دوم قرن دهم میلادى در فرانسه و ایتالیا در قالب کامل‌ترى بصورت نمایش مذهبى تحت عنوان «نمایش مصائب و آلام مسیح» رواج می‌یابد.[116]
نکته مهم در اینجا ذکر تنوع و تعداد آئین‌ها و شعائر دینى نیست، بلکه تذکر این مطلب است که این مناسک ارتباط و تعامل و هماهنگى تنگاتنگى با اصل و جوهره هر دین دارند. معمولاً تحریف در حقیقت و جوهره و محتواى هر دین به درهم شکستن قداست و اهمیت شعائر آن دین انجامیده است و بالعکس، تهى شدن شعائر دینى از محتواى اصلى و اساسى هر دین نیز، کلیت آن مکتب و مذهب را بصورت جدّى زیر سؤال می‌برده است. نسبت شعائر دینى با اصل دین همانند نسبت شعاع نور خورشید به اصل خورشید است.
بعنوان یک نمونه تاریخی، در اواخر قرون وسطی، لبه تیز حملات مخالفان کلیسا،
متوجه مسیحیتى می‌شود که در زنجیره‌اى از شعائر خشک و بی‌محتوا محدود گشته و از اصل و اساس حقیقت دین دور افتاده است. جبهه اومانیسم مسئله تعصب دینى و تکیه صرف به شعائر بی‌محتوا را هدف می‌گیرد و جبهه پروتستانیسم این نکته را پیش می‌کشد که عموم این شعائر، جزئى از جوهره و حقیقت دین مسیحیت نبوده و بعداً به این دین اضافه شده است. شکستن مشروعیت و کارآمدى این شعائر در تهاجم گازانبرى این دو حوزه فکرى جدید است که منجر به انزواى کامل مسیحیت و رواج بی‌دینى عصر رنسانس می‌گردد. از طرفى این تبیین را بگونه دیگر نیز می‌توان مطرح نمود و آن اینکه افول محتواى ناشى از تحریف دین منجر به افول محتواى شعائر دینى مسیحیت گشته و آن وضع تأسف بار را ببار آورد. در هر حال این مثال تاریخى گویاى ارتباط و تعامل نزدیک شعائر، با اساس هویت دینى است.
شعائر اسلامی
در قرآن کریم در چند مورد این اصطلاح بکار رفته است از قبیل: «ذلک و مَن یعَظِّم شعائر الله...»[117] در سوره مبارکه حج و ایه «اَنَّ الصفا و المروة من شعائر الله...»[118] در سوره مبارکه بقرة. بنا به نظر مفسرین، شعائر جمع «شعیره» ‌به معنى علامت است که از «اشعار» به معنى اِعلام گرفته شده است. شعائر
تمامى علاماتى است که براى «طاعت» قرار داده شده است کما اینکه می‌فرماید «والبُدن جعلناها لکم من شعائر الله لکم فیها خیرٌ...».[119]
در مجموع، شعائر، بر سه مفهوم حل شده است: عبادات و مناسک- مکان عبادات و مناسک- زمان عبادت.[120] نماز جمعه و جماعت، حج، مساجد، مکان‌هاى تعلیم اسلام و مبارزه علیه ظلم و تایید عدل و... همه از شعائر الله هستند. شهید ثانى شعائر اسلامى را مساوى با اذان، نماز، صوم، حج و جز آن که علامت اسلام باشد دانسته است.[121]
صاحب «عوائدالایام» ابتدائاً متذکر می‌شود که مراد اولیه از شعائر اعمال حج است اما در ادامه، شعائر را به کلیه اعمال دینى و مراسم مذهبى که علامت اطاعت خداست اطلاق مى نماید و جملگى آنها را از آنجا که اعلام دین‌اند واجب می‌شمارد.[122]
شعائر حکایتگر ایمان و برپایى آنها کاشف از تعامل واقعى قلبى است و بیانگر این نکته که ایمان قلبى قادر به حرکت و تفاعل و عطاء‌ و تأثیر است. تفاعل قلب با ایمان همان «تقوی» است که در ادامه ایه مبارکه 32 سوره حج بدان اشاره رفته است «فانها من تقوى القلوب».
لازم به توضیح است که تکالیفى چون جهاد-آموزش سلاح و تربیت براى جهاد- اعلام حق و مبارزه با ظلم-دعوت به خدا و امر به معروف و نهى از منکر از آنجا که متضمن اعلام طاعت خدا هستند. نمونه‌هاى روشنى از شعائر اسلامى می‌باشند. امام راحل در پیام برائت خود «تحقق دیانت» را چیزى جز «اعلام» محبت و وفادارى نسبت به حق و اظهار خشم و برائت نسبت به باطل ندانسته‌اند.[123]
شعائر حسینی
دقت نظر در مجموعه روایاتى که از ائمه اطهار(س) پیرامون حادثه عاشورا نقل شده است نشان می‌دهد که دو محور عمده بیشتر مدنظر این روایات و احادیث می‌باشد: نخست تبیین فلسفه قیام عاشورا و دوّم، این مسئله که موضوع قیام امام حسین(ع) باید براى همیشه زنده بماند. پس مسئله شعائر حسینى که به معنى «اعلام» وفادارى به آرمان‌هاى حسینى و برائت از جبهه باطل است به فلسفه قیام عاشورا پهلو زده است. در حقیقت زنده نگاهداشتن شعائر عاشورا، مساوى با استمرار فلسفه و اندیشه عاشورایى در طول تاریخ است.
شعائر شیعى طیف وسیعى از مراسم و مناسک را در برمی‌گیرد. از برگزارى محافل ذکر تا گریه (خواه بصورت فردى خواه گروهی) تا زیارت‌خوانى تا به راه انداختن مواکب و دستجات... همه این اشکال متضمن مفاهیمى چون سلوک میدانى در مسیر اقتدار به ائمه اطهار(س) و تفاعل حقیقى با اهداف متعالى آن بزرگواران، تجدید عهد و معرفت نسبت به آنان و اعلام نفرت نسبت به ظلم و ظالم و دعوت و حرکت جمع به سوى اهدافِ این هدایتگران بزرگ الهى است. نکته بسیار مهمى که یکى از محققین بدان تنبّه داده است، توجه به ابعاد کلامى شعائر شیعى است. «مایکل بکتاش» در مقاله خود «تعزیه و فلسفه آن» تذکر می‌دهد، کسى که عزادار می‌شود یعنى جبرگرایى سیاسى و اندیشه «ارجاء»‌را قبول ندارد وگرنه قاتلان امام حسین(ع) را تبرئه می‌نمود. عزادار معتقد است که انسان ملعبه تقدیر نیست بنابراین نمی‌شود کار یزید و هوادارنش را به قیامت موکول نمود. گریستن او نوعى مخالفت در مقابل توجیه‌گران ظلم و نوعى عدالت‌خواهى است. به اعتقاد این نویسنده دقیقاً بدلیل آمیختگى شعائر شیعى با موضع کلامى است که برخى مورّخین و مقتل نویسان چون محمد رفیع طباطبایى (نظام‌العلما) در «مجالس حسینیه» وارد مبحث اختیار شده و در پاسخ به این سؤال که چرا خداوند متعال سیدالشهداء را از آن همه مصیبت نجات نداد، نوشته است خداوند قهراً مانع اختیار انسان نمی‌شود تا شقى و سعید آنچه در نهاد خود دارند بروز دهند. چون فاعل مختارند.[124] پس این موضع کلامى به شقى دانستن قاتلان سیدالشهداء(ع) منجر گردید و همین امر فلسفه اعراض و عزادارى و سیاه پوشى را در
فرهنگ شیعى تبیین می‌کند. بررسى بستر تاریخى شعائر شیعه نیز این موضع کلامى را تایید می‌کند.
شعائر شیعى که نمود بارز آن در شعائر حسینى و اعلام سوگوارى نسبت به شهادت حضرت سیدالشهدا(ع) متبلور است در چند مقطع تاریخى بسیار برجسته و مواج است:
1. از عصر حیات ائمه تا روى کارآمدن آل بویه، مسئله ذکر و یاد اباعبدالله و اصحاب ایشان و مظلومیت سایر ائمه اطهار(س) و خاندان ایشان حالت خصوصی، خانوادگى و محدود داشته و شکل وسیع جمعى به خود نگرفته است. هرچند سوگوارى اهل بیت(س) امام حسین(ع) در مسیر کربلا تا شام و برپایى مجالس عزاى حسینى توسط حضرت زینب(س) و سایر بازماندگان در شام و همچنین زیارت قبر سیدالشهدا(ع) توسط جابربن عبدالله انصارى و ضجه‌هاى گروهى توابین بر مزار شهداى کربلا و گریه‌هاى امام سجاد(ع) و امام باقر(ع) در ایام حج و سایر اوقات نمونه‌هایى از شکل علنى سوگوارى حسینى بود، اما در مجموع ابعاد اجتماعى فراگیر و وسیعى نداشت. اهمیت این مرحله در خلوص بی‌نظیر این شعائر است که مرهون اتصال به دوره حضور پر برکت ائمه اطهار(س) یا قرب زمانى به این دوره است.
2. با حاکمیت امراى شیعی آل‌بویه بر دستگاه خلافت عباسیان که پس از سپرى شدن دوره‌اى از فشارهاى سخت سیاسی-فرهنى بر جامعه شیعیان تحقق یافت، در سال 352هجرى قمرى بدستور معزالدوله دیلمى مراسم سوگوارى عاشورا بصورت علنى و مفصل براى نخستین بار در بغداد اجرا شد و در سالگرد عید غدیر خم به دستور ایشان شهر بغداد چراغانى گردید[125] و بدین ترتیب علیرغم روى کار آمدن سلسله‌هاى غیر شیعى مسئله شعائر مذهبى –شیعى شکل علنى و شکوهمند خود را حفظ کرد.
3. دوره صفویه را باید دوره رواج و توسعه شعائر حسینى هم در شکل و هم در محتوا و آمیختگى آن با ادبیات و فولکلور عامّه نامید. آثارى چون هفت‌بند محتشم کاشانى و روضة‌الشهداى حسین واعظ کاشفى و ده‌ها و صدها نمونه دیگر از آثار مکتوب نظم و نشر در عرصه مرثیه‌سرایى و مقتل‌نویسى همچنین توسعه ابعاد نمایشی (کارناوالی) عزاداری‌ها از شاخصه‌هاى عصر صفوى است.
4. دوره قاجار از نظر پرداختن به شعائر مذهبی، دوره دور شدن نسبى از هدف و
آمیختگى بیش از حد شعائر حسینى با تجملات است. برپایى تکیه‌هاى شاهانه چون تکیه دولت، حضور سلاطین و سفراى خارجى در مراسمات و شباهت این مراسم به رژه و سان شاهانه و وقوع مضحکه بازی‌هایى چون داستان زینب زیادی[126] از مشخصات این دوره است. این دور شدن نسبى از هدف تا بدانجا پیش می‌رود که بنا به نقل تواریخ، امیر کبیر کمر به ممنوعیت تعزیه‌خوانی‌ها می‌بندد و البته در این راه موفق نمی‌شود.
5. دوران شکوهمند امام خمینى که از 15 خرداد 42 آغاز مى شود و تا زمان حال استمرارا و حیات معنوى دارد، دوران توسعه در «محتواى شعائر» ‌است. مراسم تاسوعا و عاشوراى سال 42 و 57 که توانست با بهره‌گیرى از رهنمودهاى عمیق امام راحل پیکان تیز شعائر حسینى را به سمت یزید زمان نشانه رود، نمونه‌هاى روشن تلاش براى بازگشت هدف و محتواى اساسى این مراسمات مذهبى بود. توفندگى قیام در قالب برگزارى اربعین‌هاى مکرّر که با الهام از اربعین حسینى اقامه مى‌شد و همچنین شعارهایى که متضمن تضاد جبهه حق و باطل در صورت تقابل یزید زمان-حسین زمان تجلّى می‌یافت، مثال‌هاى بارز دیگرى از اعاده روح حماسى و حقیقى شعائر حسینى به جامعه اسلامى بود. بی‌مناسبت نیست در پایان این مبحث بصورت فهرست‌وار و اجمالى به کارکردهاى شعائر مذهبى در جامعه اسلامى اشاره کنیم:
1. الگو سازی: شعائر مذهبى از طریق تحریک عواطف و همچنین جنبه‌هاى ادراکى – تعقلى به تعظیم الگوها دست می‌زنند. آنها به زمان‌ها –مکان‌ها- افراد و خصوصاً اعمال، تقدس می‌بخشند و از طریق همانند سازى (شبیه) و مشارکت دادن مخاطبین در واقعه بصورتى بسیار قوى عمل الگو سازى را به انجام می‌رسانند. در همه اشکال شعائر حسینى (هم در اشکال نمایشى و هم در اشکال خطابى و محاوره‌ای) امام حسین(ع) محور این الگوسازى است.
2. تقویت حافظه فرهنگى امت: شعائر حسینى با توجه به شکل و قالب برگزاری، همچنین محتواى پیام‌هایش یک نوع اعلام موجودیت و مانور فرهنگى به منظور تجدید حیات شیعه است.
3. کمک به ایجاد ارتباط و رفتار جمعی: همه این‌ها بعنوان ابزارى در خدمت نیل به اهداف نهضت اسلامى و سرنگونى حکومت‌هاى جور و پیدا کردن اشکال ابراز مخالفت با حکومت ظلمه کاربرد پیدا می‌کنند. علاوه بر ابعاد سلبی، ایجاد ارتباط
جمعى و یا بروز رفتار جمعى که شعائر، آن را تسریع می‌بخشند ممکن است جنبه ایجابى نیز داشته باشد. از قبیل اتصال معنوى به ائمه و معرفت نسبت به آنان.
4. توسعه کمى و کیفى هنر مذهبی: این هنرها طیف وسیعى از قبیل شعر و نثر، خطابه، خوشنویسی، نقاشی، موسیقی، پرده‌خوانی، شبیه‌خوانى و... را شامل مى شود.
5. حفظ هوشیارى سیاسى مسلمین و توسعه روح حماسى و تحقق اصل تولى و تبرّی.
6. دامن زدن به شور دینى و جلوگیرى از بروز ضعف در ایمان دینى و نهادهاى مذهبی.
اکنون که تا حدودى با پیشینه‌ها و کارکردهاى شعائر دینى آشنا شدیم وارد مبحث اصلى مقاله یعنى دیدگاه امام خمینى قدس سره در ارتباط با مسئله شعائر می‌شویم.
بخش دوم-تبیین
دیدگاه حضرت امام خمینى پیرامون شعائر شیعی با توجه به مطالبى که در بخش نخست مقاله پیرامون سیر تحول شعائر در بستر تاریخ شیعه بیان نمودیم، بررسى دیدگاه‌هاى بنیانگذار فقید انقلاب اسلامى در این رابطه با عنوان قوی‌ترین حلقه در سیر تحول شعائر شیعى قابل مطالعه و تأمل است. این مطالعه مى تواند هم جنبه‌هاى تئوریک قضیه و هم ابعاد عملى و تحقق اجتماعى این اندیشه‌ها را در فرایند انقلاب اسلامى ایران مدنظر قرار دهد. اجمالاً متذکر می‌شویم که حضرت امام شعائر عاشورایى را ابزارى براى تداوم نهضت اسلامى دانسته و ضمن معرفى ابعاد وسیع این ابزار دینی- اجتماعى به تلاش براى افزایش کارآمدى آن پرداخته‌اند.
حضرت امام در موارد متعددى از مجالس عزاى حسینى و گریه و اجتماعات روضه‌خوانى تحت عنوان «حربه» نام برده‌اند که در اینجا ما از معادل فارسى آن (ابزار) یاد می‌کنیم. ایشان مى‌فرمایند «گول این شیاطین که مى‌خواهند این حربه را از دست شما بگیرند، نخورند... تکلیف آقایان است روضه بخوانند...».[127]
در سخنرانى دیگرى یادآور می‌شوند رضاخان که این مجالس را تعطیل کرد منظورش این بود که این حربه را از دست ما بگیرد.[128]
در جاى دیگرى از اینکه مردم به عمق ارزش این ابزار پى نبرده‌اند اظهار نگرانى کرده‌اند.[129] سپس براى اینکه از زبان سیره معصومین امّت اسلامى ما را با ابعاد وسیع و کارایى مؤثر و بالاى این ابزار آشنا نمایند مسئله وصیت امام باقر(ع) را مبنى بر اینکه تا ده سال پس از رحلت‌شان عده‌اى در منى جمع شوند و گریه کنند پیش کشیده و می‌فرمایند: «... این همین نقطه اساسى سیاسی، روانی، انسانى است که ده سال در آنجا گریه کنند...»[130]
در این بخش سخن‌هاى گفتنى بدین قرار است:
1. حضرت امام مجلس عزاى حسینى را ابزارى جهت مبارزه با طاغوت می‌دانسته‌اند.
2. ایشان اعتقاد داشته‌اند که بدلیل برداشت‌هاى سوء نسبت به این ابزار (تفریط-افراط) این ابزار مهم تداوم نهضت عاشورا بر اغبار عدم شناخت و جهالت نسبت به آن گرفته بود و رژیم‌هاى ضداسلامى نیز سعى در پنهان نگاهداشتن ابعاد کارآمد آن داشته‌اند.
3. حضرت امام معتقد به لزوم افزایش کارآمدى این ابزار در عرصه نهضت اسلامى بوده‌اند.
4. بمنظور افزایش کارآمدى این ابزار، امام
راحل یک تحول کیفى و یک تحول کمى را در رابطه با آن طرح نموده‌اند.
در ارتباط با کارآمدى ابزار گریه و مجالس عزا حضرت امام می‌فرمایند «ما یک ملتى هستیم که با همین گریه‌ها یک قدرت دو هزار و پانصدساله را از بین بردیم.»[131] و باز به همین منظور از ماه محرم بعنوان تلفیقى از مصیبت و سازندگى یاد می‌کنند.[132] هرچند که سازنده بودنِ مصیبت در بادى امر براى ذهن‌هایى که با فرهنگ شیعه‌گرى انس ندارند قدرى مشکل می‌نماید.
به اعتقاد ما نگرش والا و عمیق حضرت امام به این ابزار محصول شناخت گسترده ایشان از نقش ترادیسیون‌ها یعنى سنن و نظامات و مراسم در رشد «خود» جمعى و بارورى حیات اجتماعى جوامع (در حوزه جامعه شناسی) و همچنین اشراف گسترده ایشان بر موفقیت‌آمیز بودن ابلاغ پیام‌هایى است که هم از محتوا و غناى بالایى برخورداند هم از متد و شیوه انتشار مؤثر و کارآمد.(ارتباطات)
سخن ما در این است که این رهبر بزرگ انقلابى ضمن وقوف کامل به کارآمد بودن نقش اجتماعات مذهبى و مراسم عزادارى در استمرار و تعمیق نهضت حسینى هم در عرصه نظر و هم در عرصه عمل نسبت به افزایش کارایى آن اقدام نموده‌اند.
همانگونه که یادآور شدیم از دیدگاه امام راحل این افزایش کارآمدى با پیمودن دو گام میسر است:
الف-تحول کیفی
ب-تحول کمّی
الف- تحول کیفی
با جمع‌بندى بیانات امام راحل به این نتیجه مى رسیم که ایجاد این تحول کیفى از دو راه قابل حصول است:
1. پیرایش و مصون‌سازى این ابزار از تحریف و خرافه
در این رابطه باید یادآورى نماییم که حضرت امام در موقعیتى هستند که اصرار بر احیاء و بارورى و استفاده از ابزار عزادارى و تجمعات مذهبى دارند لذا چنانچه مسئله وجود تحریفات و خرافات را در این مراسمات بصورت گسترده طرح نمایند، نقض غرض شده و مردم اعتماد و اشتیاق خود را نسبت به آن از دست مى دهند. اما با وجود این شرایط ایشان در چندین مورد بر لزوم پیراستن این ابزار از غبارها تکیه مى فرمایند:
«باید این سنت‌ها را حفظ کنید. البته اگرچنانچه یک چیزهاى ناروایى سابق بوده است و دست اشخاص بی‌اطلاع از مسائل اسلام بوده، آنها باید یک قدرى تصفیه بشود. ...»[133]
«...همان دستجات سنتى با حفظ جهات شرعى اسلامی...»[134]
«اینجا باید یک سخنى هم در خصوص عزادارى و مجالسى که بنام حسین بن علی(ع) بپا می‌شود بگوئیم. ما و هیچیک از دینداران نمی‌گوئیم که با این اسم هرکس هرکارى می‌کند خوبست. چه بسا علماء بزرگ و دانشمندان بسیارى از این کارها را ناروا دانسته و به نوبه خود از آن جلوگیرى کردند. چنانچه همه می‌دانیم که در بیست و چند سال پیش از این، عالم عامل بزرگوار مرحوم حاج شیخ عبدالکریم که از بزرگترین روحانیون شیعه بود، در قم شبیه‌خوانى را منع کرد و یکى از مجالس بسیار بزرگ را مبدل به روضه‌خوانى کرد و روحانیین و دانشمندان دیگر هم چیزهایى که برخلاف دستور دین بوده منع کرده و می‌کنند»[135]
«تکلیف مردم است دسته‌هاى سینه‌زنى شکوهمند بیرون بیاورند البتّه از چیزهایى که مثلاً برخلاف است پرهیز کنند...»[136]
در مجموع حضرت امام در این رابطه اساسی‌ترین نکات را گوشزد فرموده‌اند:
-ریشه تحریفات ناآگاهى از اسلام است و عمده مشکل در این زمینه درونى است نه بیرونی.
-علماى بزرگ نیز با استفاده‌هاى ناروا از مراسم عزادارى مبارزه کرده‌اند.
-ملاک مصونیت از تحریف عدم مخالفت شعائر با دستوارت دینی و وهن مذهب است.[137]
2. معرفى و تبیین ابعاد وسیع و ناشناخته شعائر
در این زمینه آن امام بزرگوار سخنان مبسوط و عمیق گسترده‌اى دارند. شاید دلیل اهتمام وسیع ایشان به این مسأله را بتوان در افول غناى ادبیات و شعائر مذهبى شیعه در عهد قاجار و پهلوى جستجو کرد زیرا در این دوره کمتر به آثار عمیق و در عین حال جذاب و ماندگارى چون «هاشمیات» کمیت «غدیریه» حمیرى و «تائیه» دعبل برمی‌خوریم. در عوض در این دوره‌هاى اخیر با رشد مضحکه بازیهایى مانند داستان «زینب زیادی» مواجه‌ایم.
جالب اینجاست که شعائر حسینى هرچند در فاصله عهد قاجار و پهلوى تا شروع نهضت 15 خرداد مقدارى از نظر محتوا افول کرده است اما هنوز هم از نظر قالب و محتوا مى‌تواند بعنوان یک ابزار تیز برنده گلوی
ستمکاران از خدا بی‌خبر را هدف قرار دهد. لذا حضرت امام در شرایطى بسیار مساعد این نیروى بزرگ و خفته را از قوّه به فعل می‌رسانند و این مؤلفه یکى از راهبردهاى حضرت امام براى شفاف نمودن فلسفه سیاسى شیعه تلقى می‌شود.
حضرت امام با طرح موارد زیر توانستند بخوبى ابعاد وسیع این ابزار را به امت اسلامى بشناسانند:
1/2- تبیین بُعد سیاسى شعائر و عزاداری‌ها و کارآمدى آن در بسیج سیاسى توده‌ها
حضرت امام جنبه غالب شعائر و عزادارى را جنبه سیاسى آن می‌دانند و این نوع دریافت خود را مرهون دو نکته ظریف در این رابطه می‌دانند. اولاً: مبالغه در استجاب برپایى و شرکت در این مجالس که این مبالغه توسط ائمه هدى از نظر ایشان دلیلى جز هویت سیاسى داشتنِ مسئله و گره خوردن آن با اصل وجود اسلام و نظام اسلامى ندارند. ثانیاً: دقت در مسئله تباکى است. چون اگر گریه کردن صرفاً از باب گریه کردن فضیلت داشته باشد بفرمایش ایشان دیگر تباکى چرا؟ صورت گریه بخود گرفتن چرا؟ این مسئله را نیز حضرت امام به سیاسى بودن قضیه مربوط می‌دانند.[138]همچنین ایشان جنبه غالب حج –نماز عید و نماز جمعه را نیز جنبه سیاسى آنها تلقى می‌نمایند.[139]
در ارتباط با بعد سیاسى شعائر مى فرمایند «جوان‌هاى ما خیال نکنند که دارند یک خدمتى می‌کنند می‌روند توى مجلس، اگر صحبت عزا بشود می‌گویند نه، این را نگو، غلط است این حرف،... باید هر روز این کار بشود، این جنبه سیاسى دارد، جنبه اجتماعى دارد.»[140] «اینها شعائر مذهبى ماست که باید حفظ بشود اینها یک شعائر سیاسی است که باید حفظ بشود.»[141] «اگر بعد سیاسى این‌ها را این‌ها بفهمند، همان غربزده‌ها هم مجلس بپا می‌کنند و عزادارى می‌کنند.[142] حضرت امام این گریه‌ها را از نوع گریه‌هایى می‌دانند که فریاد مقابل ظالم است و کمر ظالم را می‌شکند. ضمناً ایشان براى افزودن بر بُعد سیاسى این مراسم پیشنهاد مى فرمایند که در کنار روضه‌خوانى مسائل روز هم بیان شود[143] که این خود ضریب دیگرى بر سیاسی‌تر شدن این اجتماعات و شعائر محسوب می‌شود.
2/2- تکیه بر پیوند گریه و حماسه (ابعاد روانی)
حضرت امام یکى از ابعاد گریه و عزادارى اباعبدالله(ع) را ابعاد روانى و نقش آن در اتصال قلوب ذکر می‌کنند و می‌فرمایند این.
بُعد یکى از منافع دنیایى عزادارى است ضمن اینکه اجر فراوان اخروى نیز دارد.[144] از طرفى مسأله امام حسین(ع) موجب برانگیختن احساسات انقلابى و حماسى و ایجاد و تکوین شخصیت اجتماعى یک ملت مى‌شود. و این همان ارتباط بین غرور ملى و دینى و حماسه است.
امام می‌فرمایند: «‌چنانچه واقعاً بفهمند و بفهمانند که مسأله چه هست و این عزادارى براى چه هست و این گریه براى چه اینقدر ارج پیدا کرده و اجر پیش خدا دارد. آنوقت ما را ملّت گریه نمی‌گویند. ملت ما را ملت حماسه می‌خوانند»[145] در ادامه، ادعیه حضرت امام سجاد(ع) را مظهرى از ابعاد حماسى و عامل تجهیز قیام می‌شمردند و سپس اشاره می‌کنند که ملت ما نیز با همین سلاح گریه بر نظام دوهزار و پانصد ساله شاهنشاهى پیروز شد.
3/2- ابزار سازماندهى اقلیت در برابر اکثریت، هماهنگى و وحدت کلمه
امام راحل شاید در ده‌ها مورد یکى از علل اساسى پیروزى انقلاب اسلامى ایران را «وحدت کلمه» دانسته‌اند. از طرفى در مواردى ایشان علت وجود این وحدت کلمه را مجالس عزادارى و تجمعات مذهبى دانسته‌اند. مثلاً در جایى می‌فرمایند: «تمام این وحدت کلمه‌اى که مبدأ پیروزى ما شد بخاطر این مجالس عزا و این مجالس سوگوارى و این مجالس تبلیغ و ترویج اسلام شد»[146].
گاهى نیز عامل بقاى انقلاب را هماهنگى ملت مى‌دانند و حفظ این اجتماعات مذهبی - سیاسى را عامل ایجاد این روح هماهنگ در بین مردم مسلمان به حساب می‌آورند: «...دسته‌ها بیرون بیایند سینه بزنند هر کاری می‌کردند بکنند. اجتماعاتشان را حفظ کنند. این اجتماعات، این هماهنگی‌هاست که ما را نگه داشته...»[147]
در این رابطه گاهی نیز آن حضرت با دید تاریخى به مسئله عزادارى نگریسته‌اند و آن را ابزارى براى سازماندهى اقلیت شیعیان در برابر اکثریت در عصر بنی‌امیه و بنی عباس معرفى می‌کنند: «اینکه براى عزاداری، براى مجالس عزا، براى نوحه خوانی، براى این‌ها این همه ثواب داده شده است، علاوه بر آن امور عبادیش و روحانیش، این مسئله مهم سیاسى در کار بوده است. آن روزى که این روایات صادر شده است، روزى بوده است که این فرقه ناجیه مبتلا بودند به حکومت اموى و بیشتر عباسى و یک جمعیت بسیار کمى در مقابل قدرت‌هاى بزرگ، در آن وقت براى سازمان دادن به فعالیت سیاسى این
اقلیت، یک راهى درست کردند که این راه، خودش سازمانده است».[148]
حضرت امام این استراتژى را از ائمه اطهار(س) فراگرفته و در دوران مبارزه تلاش نمودند از این ابزار براى بسیج سیاسى مردم استفاده نمایند و بدین‌منظور از یک سازمان آماده و مهیا که همان «شبکه خطبا» بود کمال بهره‌بردارى را نمودند و این یکى از خصوصیات رهبران و نوابغ بزرگ الهى است که بجاى صرف وقت و انرژى فراوان براى تشکیل سازمان سیاسى عموماً به سازمان‌هاى موجود جهت داده و اهداف نهضت را به پیش می‌برند. خود ایشان می‌فرمایند: «اگر شخصى بخواهد که مطلبى را بگوید، سرتاسر کشور بواسطه همین گویندگان و خطبا و ائمه جمعه و جماعت یکدفعه منتشر می‌شود و اجتماع مردم در تحت این بیرق الهى این بیرق حسینی، اسباب اینم می‌شود که سازمان داده شده باشد...»[149]
4/2- کارآمدتر نمودن این ابزار از طریق جوانان
لازمه احیاء بُعد سیاسی- اجتماعى شعائر مذهبى حضور جوانان در صحنه است. لذا حضرت امام از جوان‌ها دعوت می‌کنند حول این اجتماعات مجتمع شوند. در ادامه ایشان اینکه مساجد مرکز پیرزنها و پیرمردها باشد را نشانه بی‌حالى یک ملت و همچنین عدم درک ابعاد سیاسی-اجتماعى این اجتماعات مى‌دانند: «و دیگر مجالس جماعت است که مردم در هر روز مجتمع بشوند و در مساجد، نه فقط تعدادى از پیرمردها و از کارافتاده‌ها در آنجا جمع شوند بلکه مساجد باید از جوان‌ها مجتمع بشود...»[150]
ب- تحول کمّی
بازشناسى و بازسازى این ابزار بزرگ تداوم و تعمیق نهضت حسینى و ایجاد تحول کیفى در آن و تبیین ابعاد و جنبه‌هاى روانی-سیاسی-حماسى آن لازمه‌اش تحول کمّى این ابزار نیز هست. هم از نظر حجم تجمعات و تعداد شرکت‌کنندگان و هم از ناحیه خطبا و گویندگان و مقدار وقتى که براى تفسیر واقعه عاشورا و بیدارى مردم و زنده نگاه‌داشتن یاد و حماسه شهداى کربلا صرف می‌گردد. بنابراین از دیدگاه حضرت امام تحول کمّى از نظر صرف وقت و انرژى بیشتر براى تبیین حادثه عاشورا پیش‌فرض تحول کیفى است.
حضرت امام مشخصاً بر «روضه‌خوانى مفصّل»، «دستجات شکوهمند و فشرده» و امثال اینها به منظور نتیجه‌گیرى هرچه مطلوب‌تر در راستاى اهداف نهضت اسلامی
تأکید می‌ورزند:
«در آخر منبر روضه بخوانند و زیاد بخوانند. دو کلمه نباشد. همانطوریکه در سابق عمل می‌شد. روضه‌خوانى بشود. مرثیه گفته بشود. شعر و نثر در فضایل اهل بیت و در مصائب آنها گفته بشود تا این مردم مهیا باشند در صحنه باشند...»[151]
«مجالس بزرگداشت سید مظلومان و سرور آزادگان... هرچه باشکوهتر و فشرده‌تر برپا شود و بیرق‌هاى خونین عاشورا به علامت حلول روز انتقام مظلوم از ظالم، هرچه بیشتر افراشته شود».[152] همانگونه که ملاحظه شد یکى دیگر از جنبه‌هاى تحول کمّى در عزاداری‌ها افزایش تعداد روش‌هاى تبلیغ حماسه عاشورا از قبیل استفاده از شعر، نثر، روضه خوانی- افزایش تعداد شرکت کنندگان در تجمعات و افزایش وقت مراسم می‌باشد.
جمع‌بندی
بعنوان جمع‌بندى این بخش می‌توان گفت حضرت امام در مسیر نهضت الهى و احیاگرانه خویش بیشتر نظر خود را معطوف به احیاء جنبه‌هاى مثبت سنت‌ها و شعائر مذهبى شیعه نموده و اصولاً بر قالب و شکل این شعائر صحه گذارده و بر حفظ و اشاعه آنها تأکید نموده‌اند. در مواردى نیز که این مناسک از خط اصلى خود دور شده و با تحریف و خرافه آمیخته گشته‌اند بر پیرایش و تصفیه آنها از جنبه‌هاى منفى انگشت نهاده‌اند. در حرکت احیاء دینى امام راحل قالبهاى سنتى شعائر مذهبى عمدتاً حفظ می‌شود و از این قالبها بهره بردارى کلامى صورت می‌گیرد و مشروعیت حکومت‌هاى خودکامه و غیرالهى زیر سؤال می‌رود. البته ایشان حرکت اصلاح دینى را صرفاً از فرم و شکل قالب مناسک آغاز ننموده‌اند بلکه با دمیدن روح حقیقت و جوهره دین به این قالب‌ها، حیات و بالندگى و پویایى بخشیده‌اند. این معمار بزرگ انقلاب اسلامى تلاش خود را مصروف نموده‌اند تا شعائر شیعه در بستر و جهت اصلى خود که مشخصات آن را از زبان ایشان بیان داشتیم قرار گیرند. در این مسیر در منظر ایشان همان امتداد تاریخى شعائر شیعه با قوت و شتاب و سلامت بیشترى باید دنبال شود و چون حرکت شعائر در پیوند دینامیک با دینى که وارد عرصه حیات اجتماعى شده و فعال و سرزنده است و به درجه‌اى از خلوص و شفافیت رسیده است قرار گرفته ناگزیر بستر اصلى خود را خواهد یافت. این سیستم هماهنگ که عبارت است از مغز و هسته دین
و لایه‌هاى خارجى که آن را احاطه نموده است (شعائر) در مواردى که انحراف و خطایى پیش اید در صورت حفظ خلوص اسلامی- انقلابى خود را اصلاح خواهد نمود زیرا شعائر تجلیگاه حقیقت دین‌اند. پس تحّول مورد نظر حضرت امام در ابعاد کمّى همچنانکه روشن است، پررنگ‌تر نمودن همان حرکت تاریخى شعائر است و تحول کیفى مورد عنایت ایشان نیز مستلزم بدور ریختن شعائر سنتى نیست بلکه لازمه‌اش تحکیم بنیان‌هاى مادر و اساسى آنها و بازگرداندن کارکردها و قابلیت‌هاى منحصر بفرد سیاسی-فرهنگى شعائر در عرصه حیات اجتماعى امت اسلامى و تنبّه نسبت به چهره‌ها و ابعاد مغفول آنها در عرصه نظر و عمل است.
بخش سوم- پیشنهادات
در این بخش به گامهاى دیگرى که محققین و مراکز مطالعات اسلامى می‌بایست در مسیر تحقق دیدگاه‌هاى حضرت امام در زمینه شعائر بردارند اشاره می‌کنیم:
الف* همانگونه که بیان شد، شعائر تجلیگاه حقیقت و گوهر دین در جامعه مؤمنان تلقى می‌شوند و امام با شفاف نمودن این گوهر به شعائر مذهبى حیات و جانى دوباره بخشیدند. در این رابطه در مقاله حاضر تبیینى از مجموعه دیدگاه‌هاى ایشان ارائه گردید. اما این سؤال باقى می‌ماند که معمار بزرگ انقلاب اسلامى در بستر حیات انقلاب اسلامى از خرداد 42 به بعد این تعامل شعائر با جوهره دین و فلسفه انقلاب اسلامى را چگونه به سامان رسانده‌اند؟ این تعامل چگونه عمل نموده و در کجاها تأثیر گذاشته است؟ چه فرم‌ها و قالب‌هایى را شکسته و در کجا فرمها قالب‌هاى گذشته را تقویت و تایید نموده است؟ در چه زمینه‌هایى شعائر مذهبى هنوز نتوانسته‌اند جایگاه اصلى خود را بیابند؟ و بالاخره براى پر نمودن این خلاء بین حقیقت دین و شعائر و سنّت‌هاى مذهبى موجود چه روش‌هاى عملى قابل طرح است؟
ب** در ادامه تحقیق فوق روند توسعه کمّى و کیفى شعائر مذهب می‌بایست از دو خاسگاه مورد ارزیابى قرار گیرد.
1-مردم، 2-حاکمیت‌ها
وظیفه متقابل مردم و حکومت در زمینه حفظ سنّت‌ها و طرد بدعت‌ها چیست؟ نقش حکومتها خصوصاً حکومت اسلامى در این زمینه تا چه میزان به مسئله دخالت در امور
شعائر منتهى می‌شود؟ و اصولاً شعائر مذهبى می‌بایست بصورت مردمى اقامه و اداره شوند یا بصورت دولتى و یا تلفیقى از هر دو؟
با توجه به اینکه یکى از وظایف مهم دولت اسلامی، مبارزه با بدعت‌ها در حوزه دین است و این وظیفه به مسئله تبلیغ و ارشاد محدود نمی‌شود، مکانیزم‌هاى قابل قبول اجرایى براى این مهم کدام است و نحوه مشارکت مردم و دولت بصورت مطلوب چگونه است؟ تبیین دقیق پاسخ این پرسش‌ها مى تواند تحقق‌بخش آرمان‌هاى حضرت امام در بخش تحول کیفى شعائر باشد.
ج*** در حوزه افزایش میزان کارآمدى و تأثیر شعائر عاشورا که مرکز ثقل توجه حضرت امام بود، چندین مطالعه توصیه می‌شود: الف- مطالعه بمنظور احیاى برخى شعائرى که کمتر مورد توجه قرار گرفته است مانند تعزیه و شبیه‌خوانی، پرده‌خوانى و... ب- مطالعه در زمینه نحوه افزایش دائره تأثیرات روانی-اجتماعى شعائر از طریق بهره‌بردارى از آموزه‌هاى جامعه‌شناختى و روان‌شناختى امروز از قبیل تکنیک‌هاى مؤثر پیام رسانى ج- مطالعه و امکان سنجى حرکت جوان گرایى در شعائر و بهره بردارى از جلوه‌هاى هنرى جدید، ضمن حفظ اصول و ماهیت اصلى شعائر دینی د- حرکت تحقیقاتى مستمر در جهت پالایش و پیرایش شعائر حسینى از تحریف و خرافه از طریق تأسیس مرکز «امام حسین(ع) شناسی» و تهیه خوراک سالم علمى براى محققین و مبلّغین مذهبى هـ- تلاش به منظور متمرکز نمودن پیام‌هاى شعائر دینى بر «نقاط اصلی» و پرهیز از تمرکز بر مسائل حاشیه‌اى (مسائلى چون
بحران هویت، آزادى معنوى و عدالت از مقوله‌هایى است که بشر امروز و بخصوص نسل جوان تشنه تبیین آن‌هاست و فرهنگ عاشورا می‌تواند بیانگر رهایى واقعى انسان سرگشته امروز از بحران هویت و کسب آزادى معنوى و عدالت واقعى باشد) و- مطالعه چگونگى تناسب بین توسعه کمّى و کیفى شعائر حسینى در عصر حاضر در قالب یک مطالعه میدانى و تهیه یک مدل معقول براى روند توسعه کمى و کیفى شعائر.
فهرست منابع
قرآن کریم.
امام خمینی، صحیفه نور، دوره 22 جلدی،وزارت ارشاد اسلامی.
امام خمینی، پیام برائت، وزارت ارشاد اسلامی، 1366.
امام خمینی، استفتائات، انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم.
امام خمینی، کشف‌الاسرار، مؤسسه تنظیم و نشر آثار حضرت امام.
آ‌گ‌برن و نیم‌کف، زمینه جامعه‌شناسی، ترجمه امیرحسین اریان‌پور، چاپ هشتم، شرکت سهامی کتابهای جیبی، 1353.
چلووسکی، پتر _ تعزیه، هنر بومی پیشرو ایران، ترجمه داود خاتمی،شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1367.
روسک، جوزف، مقدمه‌ای بر جامعه‌شناسی، ترجمه دکتر بهروز نبوی، انتشارات فروردین، 1369.
شهید ثانی، شرح لمعه، جلد اول، انتشارات اسلامی.
الطباطبایی، سیدمحمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، الجزء الاول، دارالکتب‌الاسلامیه.
ملااحمد نراقی، عوائدالایام، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

تبلیغات