تحلیل انتقادی گفتمان آثار طنزآمیز «آسمون ریسمون» از ایرج پزشکزاد و «یادداشت های بدون تاریخ» از جواد مجابی بر پایه الگوی ون لیوون (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
مسئله ی این پژوهش این است که جریان های سیاسی، اجتماعی و ایدئولوژیکی و مناسبات قدرت، چه تأثیری بر گفتمان آثار طنزپردازان برگزیده و میزان صراحت و پوشیدگی کلام آنان داشته است. این آثار طنزآمیز در برهه ی زمانی 1357-1332 ه.ش. به نگارش درآمده اند. هدف این پژوهش نیز، بررسی تأثیر وقوع رویدادها و جریان های گوناگون این دوره ی زمانی چون کودتا، رواج گفتمان مدرنیسم مطلقه پهلوی و گسترش محدودیت های سیاسی بر گفتمان طنز و میزان صراحت و پوشیدگی کلام طنزپردازان مذکور است. در این مقاله با کاربرد مؤلفه های الگوی ون لیوون چون طبقه بندی، تشخص زدایی، نام دهی و...، شیوه های بازنمایی کنشگران در آثار طنزآمیز بررسی و ارتباط آنها با قدرت ها و ایدئولوژی های حاکم تبیین و تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مؤلفه ی پوشیده گوییِ طبقه بندی در تمام آثار بیشترین بسامد را دارد؛ چنان که طنزپردازان، بیشتر کنشگران را بر اساس شغل، منصب اجتماعی، جنسیت و... بازنمایی می کنند. آنان با کاربرد مؤلفه ی حذف از انتقاد نسبت به نهاد سلطنت و روحانیت اجتناب می نمایند. این امر را می توان با عواملی چون رواج گفتمان مدرنیسم مطلقه ی پهلوی و مقاومت شیعی، عدم توسعه ی سیاسی، بیم از خطر تکفیر روحانیون و احتیاط اندیشی این طنزپردازان توجیه کرد. صراحت گویی و کاربرد مؤلفه ی نام دهی نیز غالباً در حوزه ی طنز فرهنگی، ادبی و اجتماعی بازتاب می یابد.Critical discourse analysis (CDA) of Satirical Works of "Sky and String" by Iraj Pezeshkzad and "Notes Without History" by Javad Mojabi, Based on the Van Leeuwen Model
This study tries to deal with the effect of political, social, and ideological currents, and power relations on the discourse of selected satirists' works, and the degree of their words' explicitness and implicitness. These satirical works were written between 1953-1978. Moreover, this study aims to analyze the effect of various events and currents of this period such as coups, the spread of the discourse of absolute Pahlavi modernism, the expansion of political restrictions on Satire's discourse, and the words' explicitness and implicitness of mentioned satirists. Using components of Van Leeuwen's model such as categorization, impersonalization, nomination, etc., this article examines the methods of representing actors in satirical works and explains and analyzes their relationship to the prevailing powers and ideologies. The research results show that the implication of categorization has the highest frequency in all works; as satirists represent most actors based on their occupation, social status, gender, etc. By applying the exclusion component, they avoid criticizing the institution of the monarchy and clericalism. This can be justified by factors such as the prevalence of the discourse of absolute Pahlavi modernism, Shiite resistance, lack of political development, fear of the danger of excommunication of clericalism, and the precautionary thinking of these satirists. Furthermore, the explicitness and application of the nomination component are often reflected in the field of cultural, literary, and social satire.