بررسی عکس های یاسر خدیشی از واقعه تاریخی حمله آغا محمد خان به کرمان بر اساس مفهوم ابسنس (غیاب)
آرشیو
چکیده
برای اینکه عکس های تاریخی جنبه سندیت پیدا کنند، لازمه آن ها حضور عکاسان در بطن رخداد تاریخی یا اجتماعی است؛ همان شانس حضور، اما اگر عکاس چنین شانسی را به دلایلی نداشته باشد، باز می تواند بر اساس متون تاریخی اقدام به ثبت عکس تاریخی کند. عکاس به جای ارجاع مستقیم عکس به رخداد از کارکرد بازنمایی در عکاسی استفاده می کند. بازنمایی در عکاسی از جنس مفهومی است که فراتر از تصویر پیش می رود. در این فرآیند، عکاس می تواند از مفهوم ابسنس (غیاب) به معنای نفی و سلب حضور عناصر، اشیاء و افراد بهره ببرد. عکاسی از ابسنس به عنوان مفهومی پست مدرنیستی بهره می برد تا به واسطه غیاب عناصر تاریخی محتوای متفاوت از واقعه را به نمایش بگذارد. با بررسی مجموعه عکس های یاسر خدیشی از واقعه حمله آغا محمد خان قاجار به کرمان که در پس آن شهر کرمان را به چشمخانه تاریخ تبدیل کرد، با توجه به مفهوم ابسنس می توانیم نتیجه بگیریم که عکاس در منش هنری وضعیت معاصر عکاسی نیازی به حضور در بطن رخداد تاریخی - اجتماعی را ندارد.او می تواند با استفاده از مفهوم ابسنس در عکس هایش علت های وقوع را به طرز عمیق تری به بیننده ارایه دهد. این مفهوم می تواند به صورت اختیاری، غیراختیاری و یا ناآگاهانه در عکس قرار بگیرد. مفهوم ابسنس روایت تاریخی در درون کادر عکس ها را نه بر اساس نمایش عناصر موجود حاضر و آماده توسط عکاس، که بر اساس عوامل و پدیده های خارج قاب توسط بیننده مورد خوانش و فهم قرار می دهد. همین موضوع باعث می گردد که فضای عکس ها شاعرانه و مخاطب بدون تحمیل حضور اشیاء و عناصر دلخواه عکاس درون کادر، بدون جهت گیری خاص، عکس ها را محلی برای اندیشه و تفکری عمیق یافته و شروع به خوانشِ تأویل گونه آن ها کند. در این حالت، عکاس می تواند خودش را به عنوان یک هنرمند از قید و بند آزاد نموده، تخیل و افکار پشت دوربین را به پرواز درآورده و بدون نگرانی از شکستن فرم های کلیشه ای و تکراری، محتوای جدیدی را تولید کند.Analysis of Yaser Khadishi’s Photos of the Historical Event of Agha Mohammad Khan’s Attack on Kerman based on the Concept of Absence
Photography has an inextricable link with it, the recording of elements and phenomena in reality has been intertwined with the nature of photography since the beginning, this link with reality brought photos closer to historiography than other cultural products, photos as copies and originals of The social and historical existence can be a direct and reliable source for obtaining many facts and historical sentences, this feature makes the photos a reliable document of what is really considered. For these historic photos, they find a document that requires the presence of the photographers in the heart of the historical or social event, the same chance to be present, but if the photographer cannot open such a chance, he can record the historical photo based on the historical texts. Instead of directly referring the photo to the event, the photographer uses the function of representation in photography, the photography that becomes reality in his mind and then he photographs it. Photographic representation is a concept which exceeds the image. In this photographic process, the concept of absence can be used to signify the negation and privacy of the presence of elements, objects and to enjoy them. With historical photographs, texts that show traces of the presence of something in the past, absence has a documentary purpose. The photograph uses absence as a post-modern concept to display various historical elements of the event because of absence. By examining Yasar Khadishi’s collection of photographs of the event of Agha Mohammad Khan Qajar’s attack on Kerman, in which he turned Kerman into the eye of history, with regard to the concept of absence, we can conclude that the photographer needs to be present in the heart of the social historical event in the contemporary artistic nature of photography. Nothing, it is not possible to use the concept of absence in his photos to present the apparent causes to the viewer in a deeper way, this concept cannot be made voluntarily, involuntarily or unconsciously in the photo, the concept of absence is a historical narrative within the frame of the photos, not based on the display of elements. The present and ready to be the photographer, who is read and understood by the spectator based on factors and phenomena outside the framework. The same thing makes the space of the photos poet and the audience without the presence of the photographer’s desired objects and elements in the frame, the photos for local mental thoughts and thoughts and start to read the effect of those types. In this mode, photography can free itself as an artist, let the imagination and thoughts of the photographer behind the camera fly, and produce me without worrying about breaking stereotyped and repetitive forms.