مبانی و معیارهای کیفرگذاری حبس پیشگیرانه در حقوق آلمان، ایران و فقه امامیه (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
کیفرها متغیر و تابع اهداف هستند؛ لذا اگر مشروعیت کیفر از اهداف آن سرچشمه گیرد، درصورتی که ظنّ معتبر به عدم تحقق اهداف اصلاحی کیفر باشد، آزاد نمودن مجرمی که به طور قطع امنیت عمومی را به خطر می اندازد، نافی حقوق عامه است. در این حالت فرضِ برائت به فرض گناه کاری، تغییر یافته و قاضی با تحقق ملاک های عینی و کیفی دالّ بر بقای حالت خطرناک، می تواند به حبس پیشگیرانه حکم دهد؛ لذا این پژوهش با رویکرد کیفی و روش تحلیلی-توصیفی از طریق مطالعات کتابخانه ای درصدد است بدین پرسش بپردازد که مبانی و معیارهای کیفرگذاری حبس پیشگیرانه در نظام حقوقی آلمان، ایران و فقه امامیه چیست؟ یافته ها حاکی از آن است که مبنای اصلی حبس پیشگیرانه، تفوّق گفتمان امنیت گرا، گفتمان بزهدیده محوری، اصل احتیاط و قاعده لزوم دفع ضرر محتمل بوده و هدف اصلی از وضع آن، ناتوان سازی است. از طرف دیگر مشروعیت وضع و بکارگیری آن در فقه امامیه بر اساس حکمت عملی، دارای توجیهات معتبر است. همچنین در نظام های حقوقی عمل گرا مانند آمریکا و انگلیس، این نوع حبس در وضعیت ماقبل دادرسی، پیش بینی شده، در حالی که در نظام های حقوقی نوشته، محدود به وضعیت پس از دادرسی است. بااین حال، محل نزاع، ملاک های نیل به ظنّ معتبر به وجود حالت خطرناک است که به وسیله تعیین و سنجش معیارهای کمّی و کیفی قابل حصول است. نتیجه آنکه قانونگذار ایرانی می تواند مستظهر به مبانی و معیارهای منطقی، در موارد حصول ظنّ معتبر به وجود حالت خطرناک و با پیش بینی زیرساخت های لازم، نسبت به تقنین حبس پیشگیرانه در مورد مجرمین خطرناک، اقدام نماید.Fundamentals and Criteria of Preventive Detention in German & Iran Law and Imamiyeh Jurisprudence
Punishments are changeable and depend on goals. Therefore, when there is valid knowledge that correctional goals of punishment are failed, releasing a criminal who certainly endangers public safety is a denial of public rights. In this case, presumption of innocence has been changed to presumption of guilt and the judge by realizing the objective and qualitative criteria that indicate the survival of dangerous situation, can determine the preventive detention. Therefore, with qualitative approach and phenomenological methodology through library studies, this article seeks to address the following question: "What are the principles and criteria for legislation of preventive detention in the German, Iran and Imamiyeh jurisprudence legal system?" The findings are that the main bases of preventive imprisonment are the discourse of overcoming public security over freedom, the discourse of victim-centered criminal law, the principle of caution and the rule of the need to repel harm, but the problem is the criteria for achieving a valid suspicion of a dangerous situation. It seems that valid suspicion can be obtained by determining quantitative and qualitative criteria. Iranian legislature, relying on reasonable grounds and criteria, in cases of valid suspicion of a dangerous situation can legislate prevent imprisonment for dangerous criminals.