آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۲

چکیده

حقوق جزا در طول حیات خود از شیوه های مختلفی در پاسخ به جرائم استفاده نموده است. هرچند که نظام عدالت کیفری درصدد یافتن مناسب ترین شیوه برای پاسخ به جرائم بوده است اما معمول ترین شیوه توسل به سازوکارهای کیفری بوده است. زمانی که این شیوه به تعیین مجازات های نامتناسب، تشدید کیفرها، سخت گیری در اجرای آنها منجر شود،گفته می شود که کیفرگرایی در قلمرو عدالت کیفری رسوخ یافته است. کیفرگرایی به عنوان یکی از معضلات نظام کیفری با نفوذ به سطوح گوناگون جامعه، اعمال هرگونه سیاست های رفاه گرایانه ی مبتنی بر عقب نشینی کیفری را با چالشی اساسی مواجه می نماید و زمینه ساز شدت گرایی، امنیت مداری و رویگردانی از سیاست های کیفرزدا می شود. به همین جهت لازم است با ارتقا سطح آموزش و استفاده از آموزه های کیفرشناسی و همچنین قرار دادن الگوی کمینه گرایی کیفری راهکارهایی جهت رهایی از این معضل ارائه نمود.

Penetration of penalty-orientation into the penalty realm and its impact on depenalizing policies

Throughout its life, the criminal law has used a variety of methods to response to crimes. Although the criminal justice system seeks to find the most appropriate procedure to respond to crimes, the most common procedure has been to resort to criminal mechanisms.When this procedure leads to determination of disproportionate punishments, aggravation of punishments, strictness in to execute them, it is said that penalty-orientation has penetrated into the realm of criminal justice. Penalty-orientation, as one of the problems of the penal system, makes the imposition of any welfare-oriented policies based on criminal retreats face a substantial challenge by penetrating into different levels of the society and paves the way for intensification, security-orientation, and avoidance of depenalizing policies. That is why it is necessary to provide solutions to get rid of this problem by enhancing the education level and using the teachings of criminology, as well as setting a model for criminal minimalism

تبلیغات