آسیب شناسی و بررسی وضعیت متون درسی دانش منطق در حوزه علمیه قم (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
آرشیو
چکیده
متون درسی یکی از ارکان مهم آموزش در هر نظام آموزشی اند که نقش عمده ای در فرایند تعلیم و تعلُّم دارند و همواره مورد اهتمام برنامه ریزان آموزشی بوده اند. بررسی وضعیت متون آموزشی و آسیب شناسی کتاب های درسی در راستای اصلاح، تکمیل، روزآمد و کارآمد کردن آن ها یکی از اقدامات لازم و متداول در نظام های آموزشی است. در بررسی و آسیب شناسی متون درسی دانش منطق در حوزه علمیه قم، با روش توصیفی انتقادی، آسیب های متعددی می توان یافت که می توان آن ها را به دو بخش آسیب های عمومی (اهداف، روش، محتوا، شکل و ظاهر متن، ساختار متن و جنبه های روان شناختی) و آسیب های اختصاصی (رکود و ایستایی در مباحث منطقی، بی توجهی به منطق جدید، اختلاف در ترتیب مباحث، استفاده از اصطلاحات و واژگان نامأنوس، کاستی کمّی و کیفی استفاده از مثال، فقدان تمرین و پرسش های تحلیلی) تفکیک کرد. این مقاله با بررسی کتاب های درسی منطق در نظام آموزشی حوزه علمیه قم، از نظر ویژگی های ساختاری و میزان رعایت اصول علمی در طراحی و تدوین آن ها از یک طرف و درک اثرات مستقیم و غیرمستقیم محتوا بر ابعاد متفاوت یادگیری شناختی، عاطفی و مهارتی فراگیران از سوی دیگر، به دنبال سنجش آن ها با شاخص های آموزشی است تا زمینه را برای بازنویسی آن ها متناسب با شرایط و نیازهای جدید فراهم گرداند تا کتاب های منطقی حوزه به شرایط مطلوب نزدیک تر شوند.Pathology and Investigation of the Textbooks on Logics in Qom Seminary
The textbooks constitute one of the important pillars of education in any educational system and play a considerable role in the process of teaching and learning, and have always been considered by education planners. Investigating the situation of educational texts and pathology of textbooks in line with improving, completing, updating and making them efficient is among the essential and common measures taken in the educational systems. In investigation and pathology of textbooks related to logics in Qom seminary center, we may find, through a descriptive-critical method, numerous impairments that can be divided into two types: general impairments (including goals, method, content, form and appearance of the text, structure of the text, and psychological aspects) and specific impairments (including stagnation and stop in logical discussions, inattention to new logic, disagreement on the order of discussions, using unfamiliar words and terminologies, qualitative and quantitative deficiency in using examples, lack of analytical practices and questions). Here, by investigating the textbooks of logic in the educational system of Qom seminary – from the viewpoint of structural features and level of observing scientific principles in designing and compiling them on the one hand, and perceiving the direct and indirect effects of the content on various dimensions of cognitive, emotional and skill learning of the learners – we seek to assess them with educational parameters so that we may prepare the ground for rewriting them in proportion to new conditions and new needs to make the book on logics in seminary centers closer to desired conditions.