بررسی تاثیر پیش فرض، در هرمنوتیک گادامر و ارزیابی آن بر اساس مؤلفه، هشیاری، در روان شناختی
آرشیو
چکیده
گادامر، مدعی است فهم متن، مشروط به گفتگوی مخاطب/مفسر با متن و اتحاد افق های معنایی متن و ذهن پرسشگر و متوقع مخاطب/مفسر است. اما به علت تغییر مستمر افق ذهنی مخاطب/مفسر دراثر تاریخ مندی و نیز در محاصره پیش فرض ها بودن او، فهم صحیح و قطعی ناممکن و بدفهمی امری عادی است و اساسا هیچ آگاهی قطعی و همیشه صادقی وجود ندارد. مبنای این ادعای گادامر، کنترل ناپذیری پیش فرض ها یا همان فرایندهای ذهنی مخاطب/مفسراست. این درحالی است که روان شناسی شناختی، که بیشترین مساحت مشترک را با معرفت شناسی و هرمنوتیک دارد، در توجه به فرایند شناخت واقعیت ها، ازجمله متن، در عین قبول وجود چالش هایی بر سر راه ادراک/فهم/شناخت، عوامل و راه های کنترل آنها را معرفی و امکان «گزینشی بودن توجه» در قلمرو هشیاری را مطرح می کند. این درحالی است که روان شناسی شناختی، که بیشترین مساحت مشترک را با معرفت شناسی و هرمنوتیک دارد، در توجه به فرایند شناخت واقعیت ها، ازجمله متن، در عین قبول وجود چالش هایی بر سر راه ادراک/فهم/شناخت، عوامل و راه های کنترل آنها را معرفی و امکان «گزینشی بودن توجه» در قلمرو هشیاری را مطرح می کند.Epistemological analysis of "Presupposition" and "consciousness" in the process of Gadamer's Hermeneutics and Cognitive Psychology
hermeneutics گادامر، مدعی است فهم متن، مشروط به گفتگوی مخاطب/مفسر با متن و اتحاد افق های معنایی متن و ذهن پرسشگر و متوقع مخاطب/مفسر است. اما به علت تغییر مستمر افق ذهنی مخاطب/مفسر دراثر تاریخ مندی و نیز در محاصره پیش فرض ها بودن او، فهم صحیح و قطعی ناممکن و بدفهمی امری عادی است و اساسا هیچ آگاهی قطعی و همیشه صادقی وجود ندارد. مبنای این ادعای گادامر، کنترل ناپذیری پیش فرض ها یا همان فرایندهای ذهنی مخاطب/مفسراست. این درحالی است که روان شناسی شناختی، که بیشترین مساحت مشترک را با معرفت شناسی و هرمنوتیک دارد، در توجه به فرایند شناخت واقعیت ها، ازجمله متن، در عین قبول وجود چالش هایی بر سر راه ادراک/فهم/شناخت، عوامل و راه های کنترل آنها را معرفی و امکان «گزینشی بودن توجه» در قلمرو هشیاری را مطرح می کند. این درحالی است که روان شناسی شناختی، که بیشترین مساحت مشترک را با معرفت شناسی و هرمنوتیک دارد، در توجه به فرایند شناخت واقعیت ها، ازجمله متن، در عین قبول وجود چالش هایی بر سر راه ادراک/فهم/شناخت، عوامل و راه های کنترل آنها را معرفی و امکان «گزینشی بودن توجه» در قلمرو هشیاری را مطرح می کند.