Iranian EFL Learners’ and Teachers’ Attitudes Toward Critical Cultural Awareness Model of Validation (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
Critical cultural awareness (CCA) as an essential element of intercultural competence has attracted a myriad of scholars in the fields of language teaching, communication studies, cultural studies, gender studies, ethnic studies among others. That is why this study aims to investigate the attitudes of Iranian high school teachers and learners toward critical cultural awareness. The participants of the study included 307 teachers and 359 learners in different high schools in Qazvin. All the participants filled out the Critical Cultural Awareness Questionnaire. The data were then fed into SPSS software and were subjected to Principal Components Analysis. Three factors were extracted and named as CCA in ELT Programs, CCA in ELT Textbooks and Materials, and CCA in General Terms. The participants’ responses were analyzed based on these factors. The results of item analysis revealed that both teachers and learners indicated that all cultures should be equally addressed in ELT textbooks and materials. It was also concluded that the teachers' and learners’ awareness regarding the integration of culture into the mainstream teaching should be raised and they should put more emphasis on culture in their classes. One significant implication for EFL teachers and also syllabus designers is that an intercultural curriculum can enable learners to understand the target materials more efficiently.نگرش زبان آموزان و مدرسان زبان انگلیسی ایرانی نسبت به آگاهی فرهنگی انتقادی
آگاهی فرهنگی بخش مهمی از توانایی میان فرهنگی است که توجه نخبگان زیادی را در رشته های آموزش زبان، تحقیقات مربوط به ارتباطات، تحقیقات فرهنگی، تحقیقات مربوط به تفاوت های جنسیتی، تحقیقات قومی و غیره را برانگیخته است. از این رو این تحقیق به بررسی نگرش زبان آموزان و مدرسان نسبت به این مورد می پردازد. شرکت کنندگان این تحقیق 307 مدرس و 359 زبان آموز در دبیرستان های شهر قزوین بودند. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که سه فاکتور به نامهای آگاهی فرهنگی انتقادی از برنامه های آموزش زبان، آگاهی فرهنگی انتقادی از مواد آموزش و آگاهی فرهنگی انتقادی در مفهوم کلی گزاره های سازنده پرسشنامه اند. نتایج بررسی آیتم ها نیز نشان داد که هم مدرسان و هم زبان آموزان اعتقاد دارند تمامی فرهنگ ها باید به طور یکسان در مواد آموزشی قرار گیرند. نتیجه گیری مولفان تحقیق آن است که آگاهی انتقادی مدرسان و زبان آموزان نسبت به تلفیق موارد فرهنگی در آموزش باید افزایش یابد و در کلاس های درس مورد توجه قرار گیرد. همچنین از نتایج این تحقیق برای مولفان مواد آموزشی آن است که نسبت به تولید محتواهایی اقدام کنند که درک فرهنگی زبان آموزان از زبان هدف را به طور بهینه افزایش دهد