قالی ایرانی همواره مظهر زیبایی و نشان گر باورهای اقوام مختلف این سرزمین بوده است. در میان نقوش گوناگون گیاهی و جانوری، قالی های منقوش به درخت سخن گو نیز جایگاه خاصی در این هنر دارند. درخت سخن گو و درخت واق واق از نمونه درختان افسانه ای هستند که در فرهنگ و هنر اسلامی وارد شده اند. این نقش، در دل چند فرهنگ دیگر نیز جای دارد و در قرآن نیز به آن اشاراتی شده است. گاهی خلق این نقوش به واسطه تخیل و یا رسیدن به تعالی در هنرمند است. شیخ اشراق یکی از افرادی است که به خیال در مباحث معرفت شناسی و هستی شناسی می پردازد و او را نخستین نظریه پرداز عالم مثال در تمدن اسلامی می دانند. این مقاله پس از بیان پیشینه ای از نقش واق واق در فرهنگ ها و قالی ها و ارائه شرحی از قوه خیال و کارکرد آن به عنوان ساحت معرفت شناسی خیال (خیال متصل)، به ارتباط آن دو با هم می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که نقش درخت سخن گو را در قالی مورد نظر می توان این گونه تحلیل کرد که فرم درخت با حالت منحنی و متقارن خود، ترکیبی از شاخه های متقارن و فرم حیوانات برخاسته از آن ها را نمایش می دهد. این نقش حاصل از ادراک خیالی متصل به نفس انسان می باشد و اثری خلاقانه است. روایاتی نیز در رابطه با درخت واق از قبل وجود داشته است. بنابراین با توجه به معنایی که برای آن از قبل وجود داشته و ترکیبی که بین نقش درخت و حیوانات موجود در آن رخ داده است، می توان گفت خیال از طریق شیوه انتزاعی ترکیبی-تفضیلی به آن صورت بخشیده است.