آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

  مبحث جرح و تعدیل در علم رجال یکی از مباحث مهم است که اهمیت آن به ویژه در علم حدیث، نمود فراوانی می یابد؛ به نحوی که در بررسی صحت و سقم یک روایت، هر اندازه که درجه اعتبار سند آن روایت بالاتر باشد به همان میزان احتمال پذیرش و نیز دور ماندن آن از آسیب های حدیثی(از قبیل جعلی و موضوع بودن و ...) افزایش می یابد. راویان فراوانی از سوی رجال اهل سنت تضعیف شده اند که به تبع این تضعیفات، تعداد فراوانی از احادیث صحیح، از درجه اعتبار ساقط شده و به مرتبه پایین تری از اعتبار تنزّل یافته اند. بسیاری از این تضعیفات به دلایلی از قبیل تعصب در مذهب، سخت گیری و مشدّد بودن و مسائلی از این قبیل است. مقال حاضر بر آن است تا با استفاده از منابع کتابخانه ای و نرم افزاری، چگونگی اعمال جرح مبهم در مورد حمّاد بن عیسی که صرفاً به سبب اعمال جرح مبهم بر وی، تضعیف شده است را بررسی نموده و با توجه به غیرقابل پذیرش بودن جرح مبهم از سوی خود اهل سنت، تضعیف آن ها بر این راوی را مردود شمرده و موثق بودن این راوی را اثبات نماید و امکان تعمیم این مبحث در مورد راویان فراوان دیگری که از سوی اهل سنت با همین طریقه تضعیف گردیده اند نیز محتمل بداند به نحوی که این تعمیم، لزوم بازنگری در برخی جرح و تعدیل های اهل سنت الزامی می نمایاند.

English"Sunni research on the weakening of Hamad ibn Isa

The issue of Jarḥ and Ta'dīl in ilm rijāl is one of the most important topics, whose importance is especially evident in the Ulūm of hadith and also in examining tradition's authenticity. In this sense, the higher the validity of tradition's Isnad is, the higher the probability of its acceptance and staying away from hadith harms (i.e. being fabricated etc.) increases. Many transmitters have been weakened by Sunni rijāl, and as a result of these weaknesses, a large number of authentic hadiths have fallen from the level of authority and have been reduced to a lower level of authority. Many of these weaknesses are due to reasons such as bigotry in religion, strictness, and other issues. The present article aims at using library sources to investigate the use of ambiguous jarḥ regarding the case of Hammād ibn īsā who weakened only because of the use of ambiguous jarḥ. Regarding the unacceptability of ambiguous jarḥ from Sunnis themselves, their weakening of this transmitter can be rejected and one can prove the authenticity of this transmitter. Moreover, the possibility of generalizing this topic about many other transmitters - who have been weakened by Sunnis in the same way - is also considered probable. In this sense, this generalization shows the necessity of revising some of the Sunnis' jarḥ and Ta'dīl.

تبلیغات