چکیده

در مساله منطقی شر، ادعا می شود که میان قضایای معینی درباره خدا و ادعاهای معینی درباره شر ناسازگاری منطقی و عقلانی وجود دارد. در مساله قرینه ای شر، ظاهرا صرف وجود شر، قرینه ای علیه وجود خدا نیست، اما وجود کمی و کیفی شرور بسیار و شدید، دلیلی بر نقص یا نقض در صفات الهی، و در شکل حداکثری آن، دلیلی بر رد وجود خداست. اشکال دیگر شر قرینه ای، چون شر وجودی و شر گزاف نیز وجود خدای سنت خداباوری توحیدی را مورد پرسش قرار می دهد. اهمیت اشکال متنوع شرور، تهدید جدی سنت خداباوری توحیدی ازسوی آنهاست، درصورتی که نتوان پاسخ های منطقی و متقاعد کننده به چنین تهدیداتی تدارک دید. در این تحقیق تلاش می شود نشان داده شود که صرف اتکا به تعداد محدودی از پاسخ های ارائه شده به مساله شرور کافی نیست، بلکه بواسطه اینکه یک طرف معادله مساله شر، فاعلیت خدای نامتناهی است، منطقی ترین راه کار استفاده از مجموع پاسخ های ممکن به شیوه ترکیبی و تلفیقی است، زیرا تلفیق راه های موجود موجب تقرب به پاسخ متقاعد کننده تر در این زمینه است. براین اساس، ضمن توجه به تفاوت های شرور مابعدالطبیعی، طبیعی و اخلاقی از همدیگر، ترکیب و تلفیق پاسخ هایی چون نسبی بودن شرور، شرور لازمه اختیار انسان، تلقی شر بعنوان کیفر گناهان آدمیان، شرور عامل تعالی معنوی انسان، تلقی جهان آخرت بعنوان مکان تجلی نهایی فلسفه شرور، و اهمیت منظر سرمدی به مساله شر مورد نیاز است. تلفیق این پاسخ ها و توجه به فلسفه خلقت انسان، جهان و شرور، بویژه توجه به اینکه خلقت شرور به عنوان جعل بالذات.

تبلیغات