ظهور انقلاب صنعتی و تغییر مبانی علمی و فنی تولید، آموزش فنی و حرفه ای و پیش نیاز آن، یعنی سوادآموزی را به ضرورتی اجتناب ناپذیر تبدیل کرد. وقوع انقلاب کمونیستی روسیه و تبلیغات گسترده درباره احقاق حقوق کارگران از جمله حق آموزش، این موضوع را نه تنها در کشورهای صنعتی بلکه در کشورهای تازه وارد به عرصه نوسازی صنعتی، از جمله ایران، به مسئله ای اساسی در حوزه سیاست و اجتماع تبدیل کرد. از این رو، دولت پهلوی اول اگرچه به اجبار به آموزش کارگران تن در داد. جستار حاضر در پی پاسخ به این سؤال است که دولت های دوره پهلوی از ابتدا تا سال 1332 ش چه سیاست هایی را جهت آموزش کارگران به اجرا درآوردند؟ یافته های این پژوهش که برپایه روش ترکیبی، توصیفی، علّی و عقلانی نگاشته شده نشان می دهد که نیاز ذاتی صنایع جدید به آموزش رسمی از یک سو و لزوم مقابله با تبلیغات کمونیستی و جلوگیری از جذب کارگران توسط گروه های چپ گرای داخلی از سوی دیگر، راهی جز اقدام به سوادآموزی رسمی پیش روی دولت پهلوی اول باقی نگذاشت؛ اقدامی که در ادامه در فضای سیاسی نسبتاً باز دهه 20 شمسی به تدوین نخستین قانون رسمی آموزش و سوادآموزی کارگران منجر شد.
The Explanation of Educational Condition and Enactment of the First Law on Workers' Education during Pahlavi Era in Iran (1925-1953)