پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به این سؤال است که هرمنوتیک فلسفی گادامر چگونه براساس معیارهای ناظر به مفسر قابل نقد و ارزیابی است. این نقد و ارزیابی با روش توصیفی - تحلیلی و با تأکید بر دیدگاه های تفسیری علامه طباطبایی صورت می گیرد. بررسی این مسئله حکایت از آن دارد که هرمنوتیک فلسفی گادامر، یکی از سبک های مختلف دانش فرایند فهم متن است که با محور قرار دادن ماهیت فهم متن (مثلاً متون مقدس) و با همانی دانستن نگرش مؤلف و مفسر، معیارهایی چون پیش داوری و تاریخ مندی در فهم، دوره پایان ناپذیر از فراینده فهم متن را ایجاد کرده و با دادن اختیار تام به مفسر موجب کثرت گرایی از فهم متن و درواقع تفسیر به رأی شده است. این دیدگاه را می توان با توجه به دیدگاه های تفسیری علامه طباطبایی نقد کرد. ایشان با ارائه معیارهایی چون داوری و استنطاق عادلانه، دوری از علائق و پیش دانسته های مفسر در فهم متن، نقش و مراد مؤلف را از میان نبرده است؛ ازاین رو موجب گسترش کمّی و کیفی فهم از متن (متون مقدس) و کارآمدی و عدم تفسیر به رأی و تحمیل سلائق و نظریات مفسر بر متن شده است.