آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

مهم ترین بحث فلسفه اخلاق، هستی شناسی اخلاق و مهم ترین بحث هستی شناسی اخلاق، واقع گرایی و غیرواقع گرایی اخلاقی است. واقع گرایی اخلاقی به نظریه ای اطلاق می شود که برای مفاهیم و جمله های اخلاقی صرف نظر از دستور و توصیه، احساس و سلیقه و توافق و قرارداد واقعیتِ قائل باشد یا آن مفاهیم و جمله ها را بر واقعیت خارجی مبتنی کند به طوری که مفاهیم و جمله های اخلاقی تنها بر نظر شخص یا گروهی مبتنی نباشد؛ اما غیرواقع گرایی، برای مفاهیم و جمله های اخلاقی واقعیتی غیر از دستور و توصیه یا احساس و سلیقه یا توافق و قرارداد قائل نیست. حداقل چهار استدلال برای اثبات واقع گرایی اخلاقی از کلام فارابی می توان استنتاج کرد. وی گاهی از علم زیباشناسی برای اثبات واقع گرایی مدد می جوید؛ گاهی نیز از طریق واقع نمایی مفاهیم اخلاقی و سعادت، گاهی به وسیله وصول واقعی به کمال نهایی و گاهی از طریق تعیین نوع راه شناخت واقعیت اخلاقی، واقع گرایی را اثبات کرده است. به نظر می رسد تبیین عقلانی از کمال متناسب انسانی و تبیین رابطه منطقی میان فهم نیاز به کمال مطلق و کمال واقعی انسان برای تکمیل دیدگاه فارابی ضروری است. همچنین توجه فارابی به تفکیک اخلاق از آداب، باعث رفع اتهام نسبی گرایی از وی خواهد شد.

تبلیغات