آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۵

چکیده

هدف از مقاله حاضر بررسی مبانی جرم شناسی راست جدید می باشد. بررسی ها نشان می دهد دیدگاه جرم شناسی راست جدید تحقق عملی سیاست های نظام جزایی را امری مبتنی بر کنترل و اداره آن دسته گروه های موجود در جامعه می داند که از شباهت های بیشتری با طبقات فرودست برخوردارند. جرم شناسی راست جدید متضمن سخت گیری و شدت گرایی بر مجرمان است این سیاست به منظور کنترل بزهکاری، عموماً مجرمان جرائم جنسی و جرائم خشونت بار به ویژه تکرار کنندگان این جرائم را مورد هدف قرار داده و بر سخت گیری کیفری از جمله اعمال مجازات های سخت و طولانی مدت بر این دسته از مجرمان تأکید می کند. رویکرد راست نو تدبیر نوآورانه ای است و بیش از آن که به معنی سخت گیری و شدت در کیفر یا برخورد قهر آمیز پلیس با متخلفین باشد، نوعی سیاست عمومی نظارت و کنترل بر بی نظمی های اجتماعی و جرائم خرد است. به عبارت دیگر شاهد الهام بخشی رویکرد راست جدید از نظریه پنجره های شکسته و راهبرد تسامح صفر هستیم. رویکرد راست نو به جای این که یک نظریه اصولی و منسجم و معقول باشد، بیشتر نوعی جهت گیری خاص سیاسی است. اگر چنین رویکردی در جرم شناسی مطرح نمی شد یک نقص عمومی قانون و مقررات حاصل می شد. به طور کلی همانند اغلب نظریات جرم شناسی محبوبیت جرم شناسی راست جدید را نمی توان از محیط سیاسی اطراف آن تفکیک کرد.

تبلیغات