واژه های دیداکشن، اینداکشن، ابداکشن و مشتقات آن ها از کلیدواژه های مهم و پربسامد متون منطقی و فلسفیِ دوران معاصرند که مترجمان ایرانی، به ترتیب، معادل هایی چون «قیاس/استنتاج»، «استقرا» و «فرضیه ربایی» را برای آن ها پیش نهاده اند. در این نوشتار نشان خواهم داد که این معادل ها با نگاهی منفرد به صِرفِ واژه انتخاب شده اند، نه با توجّه به نقش واژه در بافتار متن؛ و از همین روی، این معادل ها (به ویژه اوّلی) دشواری هایی را در مقام ترجمه و در بافتار متن پدید می آورند. پس از گزارش این دشواری ها، پیشنهادهایی برای گشایش آن ها به دست داده می شوند که در آن ها (۱) بر ریشه شناسی تکیه می شود، (۲) واژه ها در بافتار متن نگریسته می شوند و (۳) از ظرفیت های فراموش شده زبان فارسی بهره گرفته می شود. بر این اساس، سه اصطلاح یادشده، به ترتیب، به «فروبُرد»، «اندربُرد»، و «فرابُرد» برگرداندنی خواهند بود.