امروزه جرایم نیز مانند هر پدیده اجتماعی متحول گردیده و از مفهوم سنتی و محصور در یک قالب یک کشور به مفهوم مدرن در عین حال پیچیده و فراتر از مرزهای سرزمینی کشورها تغییر شکل یافته است. برقراری صلح و امنیت بین المللی نیز یکی از کهن ترین آرمان های بشر بوده است. همچنان که صلح و امنیت مفهوم ثابتی نداشته و مفهوم آن با گذشت زمان دچار تغییر و تحول شده است. تا قبل از تحولات اخیر در روابط بین الملل، صلح به معنای رعایت اصول حق حاکمیت، برابری حقوق، رعایت مصونیت کشورها و نمایندگان آنان، احترام به تمامیت ارضی کشورها، عدم مداخله در امور داخلی یکدیگر و حل و فصل مسالمت آمیز اختلافات تلقی می شد. لکن جهانی شدن سبب تغییر مفهوم صلح و امنیت بین المللی شده است. در این دوره ماهیت تهدیدات تغییریافته و به حوزه های دیگر از جمله فقر، تروریسم، قاچاق، جرایم سازمان یافته، شیوع بیماری های مسری و نقض حقوق بشر تسری یافته است. به همین دلیل برای پیشگیری جدی با جرایم فراملی، همکاری به هنگام و اساسی بین کشورها ضروری است و در این میان همکاری های بین المللی با رویکرد پلیسی از اهمیتی ویژه برخوردار است. این امر مکانسیم هایی برای انجام اقدامات فوری، هماهنگ و تخصصی میان پلیس کشورها را طلب می کند. سازمان ملل متحد به عنوان بزرگترین سازمان بین المللی و با عضویت کشورهای متعدد سهم مهمی در هنجارسازی، ایجاد قواعد بین المللی و گفتمان سازی جهت مبارزه با جرایم جهانی را دارا می باشد و در عین حال پلیس جنایی بین المللی (اینترپل) شاخص ترین نهاد بین المللی در حوزه همکاری های بین المللی پلیسی می باشد، این سازمان با برخورداری از ظرفیت های بی بدلیل و تخصصی خود نقش جدی در مبارزه با جرایم در سطح بین المللی و نهایت ارتقاء امنیت بین المللی و صلح ایفاء می نماید. از اینرو در این پژوهش تلاش گردیده، با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و پویش های اینترنتی به این سؤال پاسخ داده شود که اینترپل در ارتقای صلح و امنیت بین المللی دارای چه نقشی می باشد؟