مدیران می تواند انتخاب کنند که وجه نقد را در شرکت نگه دارند، آن را به سهام داران توزیع کنند و یا از آن به عنوان سرمایه گذاری استفاده کنند. ازآنجاکه مدیران با توانایی بالاتر می توانند اطلاعات دقیق تری در رابطه با فرصت های سرمایه گذاری کسب کنند، در نتیجه، سرمایه گذاری بهتری داشته و دست یابی به نتیجه مطلوب با احتمال بیشتری وجود خواهد داشت؛ لذا می توان انتظار داشت که مدیریت وجه نقد نیز در آنان بهتر باشد. یک مکانیزم قوی مدیریت شرکت نیز می تواند به طور مؤثری ارزش حاشیه ای وجه نقد را افزایش دهد؛ هم چنین ارزش وجه نقد می تواند به قدرت حاکمیت شرکتی در یک شرکت بستگی داشته باشد. هدف این پژوهش بررسی نقش تعدیلی حاکمیت شرکتی بر ارتباط بین توانایی مدیران و ارزش حاشیه ای وجه نقد می باشد. جامعه آماری این پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه آماری آن شامل داده های 105 شرکت برای دوره شش ساله 1398-1393 است. روش نمونه گیری روش حذفی سیستماتیک بوده است. روش مورد استفاده جهت برآورد الگو روش رگرسیون چندمتغیره به روش داده های ترکیبی می باشد. نتایج نشان می دهد که رابطه معناداری بین متغیر مستقل و متغیر وابسته وجود دارد و توانایی مدیران بر ارزش حاشیه ای وجه نقد تأثیر مثبتی دارد. هم چنین نتایج پژوهش بیانگر آن است که در شرکت های با حاکمیت شرکتی قوی تر، تأثیر توانایی مدیران بر ارزش حاشیه ای وجه نقد بیشتر است و نقش تعدیلی حاکمیت شرکتی بر ارتباط بین توانایی مدیران و ارزش حاشیه ای وجه نقد می باشد.