پژوهش حاضر با عنوان مطالعه دانش بومی زاغه در ارتباط با شیوه سکونت معیشت دامپروری در روستای دورباش از توابع شهرستان تکاب در استان آذربایجان غربی می باشد. این تحقیق به صورت کیفی، همراه با مشاهده مستقیم و مشارکتی، توأم با مصاحبه در میدان تحقیق همراه با نظریه کارکردی برانیسلاو مالینوفسکی صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد اهالی روستا به دام های خود وابسته بوده و برای بقای خود و دام هایشان در مواجهه و سازگاری با طبیعت سرد منطقه، با تجربه به دانشی بومی، دست یافته اند که برای کاهش برودت هوا و هدر رفت انرژی گرمایی و همچنین برای بهره مندی از گرمای بدن حیوانات، دام هایشان را در عمق زمین در بخشی از خانه و محل زندگی خود که زاغه نامیده می شود، نگهداری می کنند. اهالی روستا به کمک این تجربه و دانش بومی توانسته اند با محیط زیست خود تعامل داشته و سازگار شوند.