آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۴

چکیده

کنایه در سنت مطالعه بلاغت به سخنی اطلاق می شود که دارای دو معنی است و مخاطب با توجه به شرایط از مفهوم صریح آن به مفهوم ضمنی اش پی می برد. نگاهی به پیشینه مطالعه کنایه نشان می دهد که این صنعت که امروزه دیگر صرفاً محدود به حوزه ادب نیست و در گفت وگوهای روزمره سخنگویان کاربرد عام دارد، همواره با فرایندهای دیگری نظیر استعاره، مجاز، معنی ضمنی و جز آن خلط شده است. در مقاله حاضر، ضمن اشاره به این همپوشی ها به دنبال آنیم تا تعریف مشخص و مستقلی از کنایه به دست دهیم. به ویژه می کوشیم تا از منظری تحلیلی توصیفی و به کمک داده های متعدد از جملات روزمره سخنگویان زبان در چارچوب نگرشی ادراکی به بررسی چگونگی درک و تعبیر کنایه بپردازیم. این پژوهش نشان می دهد که سخنگویان با تکیه بر اطلاعات بافت های ادراکی، اعم از بافت زبانی یا بافت A، بافت موقعیتی یا B و اطلاعات از پیش موجود در حافظه یا بافت C کنایه را تعبیر می کنند. در این میان، وجود اطلاعی خاص در بافت C نقشی عمده ایفا می کند که براساس آن، هر جمله ای را می توان در معنی متناقضش تعبیر کرد.

تبلیغات