مباحث فرانظری یکی از ابعاد نظریه پردازی در روابط بین الملل است که به طور ویژه در دهه های هشتاد و نود، با رشد جریان انتقادی یا بازاندیش گرا در این حوزه مورد توجه نظریه پردازان روابط بین الملل قرار گرفت. مکتب انگلیسی یا سنت خردگرایی به مجموعه آثار و نویسندگانی اشاره می کند که در برداشت از روابط بین الملل، آن را یک جامعه مرکب از دولتها می داند و قایل به اهمیت اهداف، قواعد، ارزشها و هنجارهای مشترک در آن است. یکی از ابعاد مهم در مکتب انگلیسی هستی شناسی است که جوهره سیاست بین الملل به عنوان عرصه ای خاص از عمل سیاسی است. هستی شناسی تعیین مرجع انضمامی یک گفتمان تبیینی است. هستی شناسی وجه تبیینی یک نظریه را هر چند تعیین نمی کند اما در آن محدودیت ایجاد می کند، در مباحث هستی شناسی، چیستی واقعیت اجتماعی، سرشت کنشگران، نوع واحدهای کنشگر و رابطه میان کنشگران و زمینه کلان اجتماعی که در آن عمل می کنند مورد مطالعه قرار می گیرد. در این مقاله، نگارنده قصد دارد تا ابعاد هستی شناسی را به طور مبسوط، تشریح نماید. مکتب انگلیسی نمایانگر تلاشی برای نظریه پردازی عملی است که هم با مسائل مرتبط با واقعیت تجربی سرو کار دارد و هم به اندیشه در مورد خیر بشری می پردازد. مکتب انگلیسی با تکیه بر ابعاد غیرمادی و گفتمانی روابط بین الملل، تاکید بر نقش فرهنگ، هنجارها و قواعد، نگاه تاریخی و تفسیری به واقعیت بین المللی، پرهیز از شیء انگاری در مطالعه روابط بین الملل و توجه به ابعاد هنجاری حیات سیاسی بین المللی، به موضعی میانه در مباحث فرانظری شکل می دهد که بستر مناسبی را برای مطالعات نظری در پژوهش در حوزه روابط بین الملل فراهم می سازد.