خودکارآمدی از جمله مفاهیمی است که روانشناسان از راه مطالعه خصوصیات انسان و با مطالعات تجربی به آن دست یافته اند. سرمایه های انسانی بزرگ ترین سرمایه هر جامعه به حساب می آید. توجه به این مهم می تواند در پیشرفت جامعه تأثیر بسزایی داشته باشد. اگر فرد، بسیار توانمند و مستعد باشد اما باورش نسبت به توانایی های خود ضعیف باشد، عدم نتیجه دلخواه در انجام کاری که انجام می دهد، دور از انتظار نیست و بنابراین در برنامه ریزی کلان تربیتی وآموزشی باید به آن نگاه ویژه ای داشت. در این مقاله تلاش می شود این مفهوم از منظر قرآن بازخوانی شده و به بررسی تطبیقی آن در قرآن و روانشناسی پرداخته شود. با بررسی تمامی آیات قرآن کریم مشخص گردید که قرآن به باور انسان به توانایی های خود به عنوان یک اصل در مسیر کمال توجه کرده و در آیاتی این موضوع را مطرح کرده است. با مقایسه مفهوم خود کارآمدی در قرآن و روانشناسی مشخص گردید که در آیات قرآن علاوه بر آنچه در حوزه روانشناسی پیرامون خودکارآمدی آمده است، به منابع و عوامل دیگری پرداخته شده است. در پژوهش حاضر، منابع خودکارآمدی که از منظر قرآن تأیید شده، در دو بخش آمده است: 1- آیاتی از قرآن که منابع خودکارآمدی از دیدگاه روانشناسی را تأیید می کند،2- منابع خودکارآمدی که در قرآن به صورت اختصاصی بیان شده است. در بخش ایجاد و شکل گیری خودکارآمدی نیز از منظر قرآن و روانشناسی تفاوت هایی وجود دارد چراکه قرآن همواره خودکارآمدی را با توجه به عنایات خدا و تأییدات او مطرح می نماید.