منابع روایی فریقین مملو از روایاتی است که مسلمانان را از تفسیر به رأی، نهی کرده است. تعدادی از این روایات، با استناد به منابع روایی متقدم و متأخر معتبر فریقین ذکر شده است. برخی این گونه روایات در کتب روایی شیعه را منتقل از عامه دانسته اند که به سبب دارا بودن سند مستقل شیعی و نقل آن ها در کتب معتبر شیعه، این ادعا چندان قوّتی ندارد. در این پژوهش، پس از بررسی احادیث ذکرشده از جهت وثوق سندی، وثوق صدوری و میزان مطابقت با مضامین قرآن، برمی آید که سند برخی از این احادیث، صحیح، برخی موثق و برخی ضعیف است؛ اما از جهت توثیق صدوری، دو مورد از روایات به واسطه قراین تواتر، علو مضمون، شهرت روایی و عمل اصحاب و...، تقویت شده و معتبر به حساب می آیند. علاوه بر اینکه مضمونشان با آیات قرآن همخوانی دارد. بر این اساس، وقتی در یک مضمون، صدها روایت در کتب روایی فریقین آمده و دست کم سه مورد از آن ها صحیح و معتبر است و مضمون آن روایات با مضامین قرآن همخوانی دارد، سزاوار است که به مضمون آن روایات عمل شود؛ هرچند طبق گفته برخی، این روایات بیشتر مرتبط با احکام عملی باشد.