تاکنون پدیده تاریخی اسکان عشایر بیشتر از جنبه سیاسی مورد توجه قرار گرفته و در چهارچوب مواضع سیاسی و نظامی حکومت رضاشاه بررسی شده است. تحقیق حاضر قصد دارد -بر پایه عوامل اقتصادی- تحلیلی نوین از سیاست اسکان عشایر ارائه کند. مسئله اصلی مقاله تبیین عوامل اقتصادی برنامه اسکان عشایر و نیز اشاره ای به آثار و پیامدهای آن است. داده ها از مراکز اسناد و منابع کتابخانه ای بر پایه نمونه گیری هدفمند گردآوری شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها، روش گراندد تئوری مورد استفاده قرار گرفت. مقاله به یک سوال اصلی پاسخ می دهد: آیا در پشت سیاست اسکان عشایر نیروی پیش رانی وجود داشت؟ فرض بنیادین تحقیق این است که -در این برهه- یک عامل اقتصادی عمده جامعه و دولت را برای تغییر تحت فشار گذاشته بود. یافته ها نشان می دهد، تغییر سیاست های کلان اقتصادی دولت از توزیع به تولید محوری، عمده ترین عامل اقتصادی سیاست اسکان عشایر بود. همپای تغییر سیاست های اقتصادی، تقاضای دولت برای خرید خدمات نیروهای شبه نظامی ایلی به شدت کاهش یافت. از طرفی، ایجاد محدودیت های شدید برای شیوه سنتی کوچ نشینی و از طرف دیگر، ارائه تسهیلات کشاورزی رایگان عمده ترین راهبردهای اجرایی دولت برای اجرای برنامه اسکان بود. فروپاشی نظام ایلی، تغییر هویت عشایری، چپاول سازمانی، رواج کار مزدی و ارتقاء طبقه اجتماعی عشایر از جمله عمده ترین پیامدهای برنامه اسکان عشایر در غرب ایران بود.