آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

شعر سهراب سپهری به عنوان یکی از چند شاعر برجسته ایران معاصر، از تیررس دقّت محمّدرضا شفیعی کدکنی دور نمانده و در غالب نوشته های وی که یا یکسره درباره شعر معاصر ایران است(: با چراغ و آینه؛ ادوار شعر فارسی) و یا در آن ها به مناسبت به شعر معاصر ایران و چهره های آن نیز اشاراتی شده(: شاعر آینه ها؛ شعر معاصر عرب)، از ایده ها و آرای وی درباره سپهری و هنر شاعری وی نشانی می توان به دست داد. سپهری برای شفیعی کدکنی، شاعری است ستودنی؛ این قابل ستایش بودن در چهار ساحت قابل رصد کردن است: در ضمن ستایش شعر معاصر ایران، در ضمن ستایش شعر مدرن ایران، در ضمن ستایش برخورداری های شعر مدرن ایران از تحوّلات ادبی اروپا، و ستایش سپهری از حیث سپهری بودن. همچنین با توجّه به نظریه شفیعی کدکنی در تبعیّت شعر معاصر ایران از تحوّلات ادبی اروپای قرون اخیر، شعر سپهری به عنوان یکی از چهره های این جریان، تأثیرپذیری های خود از شعر فرنگی را در به عاریه گرفتن شگرد شعری سن ژون پرس در ناهمگون آمیزی واژگانی(فاوامیزی) و نیز الهام گیری از تی. اس. الیوت و ژاک پره ور و حتّی در گرایش به درک بودیستی از جهان و عرفان شرق دور، نشان می دهد. هرچند که از نظر شفیعی کدکنی، افراط در فاوامیزی، شعر سپهری را در آخرین دفتر شعری وی، «ما هیچ ما نگاه»، به بن بست کشانده و ضمن برملا کردن ترفند زبانی سپهری در دستیابی به سبک ویژه خود، اشعار این دفتر را که وضعیّت «شعر جدولی» را پیدا کرده، از منظر زیبایی شناسیک و نیز رسانگی و ایصال، به شدّت آسیب پذیر کرده است.

تبلیغات