دوران پس از سقوط سلسله صفویه از جمله ادوار مهم تاریخی ایران است. از تحولات مهم این دوره، مهاجرت گروه ها و قبایل مختلف (اعم از ایرانی و عرب) به سمت کرانه های شمالی خلیج فارس و استقرار و قدرت گیری آنها در این نقاط بود. با روی کار آمدن نادرشاه، به دلیل توجه ویژه او به خلیج فارس و تأسیس نیروی دریایی و بکارگیری و استفاده از توان و ظرفیت دریانوردی برخی از همین قبایل مهاجر و امتزاج آنها با اقوام ایرانی، به عنوان لشکریان نادری به جایگاه و موقعیت ممتازی دست یافتند. کریم خان زند نیز توانست با کمک همین قدرت های محلی بر اکثر نواحی ایران مسلط و پایه های حکومت خود را در شیراز تثبیت کند. پژوهش حاضر بر آن است تا نقش یکی از بازیگران مهم این دوره و از متحدان و نزدیکان حکومت زندیه، یعنی قائدحیدر حیات داودی (گناوه ای)، را مطالعه و واکاوی کند و به چگونگی مناسبات او با حکومت زند، شرکت های خارجی و دو همسایه جنوبی اش آل ذعاب در بندر ریگ و آل مذکور در بوشهر بپردازد. سؤال پژوهش حاضر آن است که مناسبات و روابط قائد حیدر با کریم خان، شرکت های ایک و واک و دیگر حکام محلی به چه نحوی بوده و عوامل التهاب و دگرگونی در این روابط چه بوده است. روش این پژوهش تاریخی، توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای است.