در تاریخ میان ایران، حضور مردان در ساختار اقتدار و مرجعیت از سوی قوانین حکومتی، امری بارز و ضروری محسوب می شد. با وجود این، نقش زنان در برهه هایی از زمان در ساختار حاکمیت تبدیل به فرانقش های اثرگذار شده است. نمود عینی این ادعا را می توان در فرانقش های دو شخصیت تاریخ میانه ایران، ترکان خاتون (مادر سلطان محمد خوارزمشاه) و گوهرشادخاتون (همسر شاهرخ) مشاهده کرد. مقاله حاضر با رویکردی پدیدارشناسانه نسبت به فرانقش این دو زن در تلاش است تا به این پرسش ها پاسخ دهد که رویکرد اقتدار زنانه از چه مسیر زمانی و مکانی گذر کرد؟ دستاوردهای پژوهش نشان میدهد که رابطه ای نزدیک میان فروکاست اقتدار پدرشاهی با رویکرد اقتدار زنانه در دوران گسست و انحطاط به چشم می خورد. به حاشیه رفتن اقتدار مردانه و تنزل مرجعیت این گروه، مجالی برای نمود یافتن اقتدار در فرانقشهای زنان در حاکمیت تاریخ میانه فراهم آورد. این زنان در فرانقشهایی مهم نظیر فرانقش مادر، خواهر و جایگاه زن در قبیله، زمینه ساز تحول سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در تاریخ میانه ایران شدند. مقاله حاضر در صدد است تا با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر رویکرد پدیدارشناسانه به حقیقت فرانقش های زنان در دوران گسست تاریخ میانه ایران دست یابد.