بی شک باید تاریخ موسیقی را با تاریخ حیات بشری مقارن دانست؛ چرا که از دیرزمان، گونه های متنوعِ موسیقیِ برآمده از متن طبیعت با جوامع بشری همراه بوده است. موسیقی را در یک نگاه کلی می توان به طبیعی و هنری (مصنوعی) تقسیم نمود. ابن سینا از بزرگ ترین اندیشمندان و نام آوران فلسفی بوده که در مکتوباتش از موسیقی هنری به تفصیل سخن گفته و همین خود، آرای او را در معرض نقد و نظرهای افزون تری قرار داده است. با این همه، ظرفیت های فلسفه بوعلی در بیان تأثیرات موسیقی بر احوال نفس انسان، چندان آشکار نشده است. پرسش اصلی این نوشتار آن است که رابطه موسیقی و نفس انسان با نظر به علم النفس سینوی چگونه است؟ نگارنده در روی آوردی توصیفی تحلیلی و با تأکید بر مبانی علم النفس سینوی به این نتیجه دست یافته که موسیقی هنری با تأثیر مستقیم خود تنها نفس نباتی و حیوانی در انسان را مورد هدف قرار می دهد و اغلب با تأثیرات افراطی و تفریطی خود بر این قوا، عقل نظری و عملی او را نیز به گونه ای غیر مستقیم دستخوش این آشفتگی ها می گرداند.