قرآن و هنر
آرشیو
چکیده
متن
از دور دست تاریخ، اولین نشانههای خداپرستی را در انسان ما قبل تاریخ بر روی اثری هنری مییابیم، نقشی بر روی سفالی کهن که جمعی از انسانها را در حالت نیایش نشان میدهند.
دین و هنر با بشر همزاد بودند،چرا که از فطرت الهی نشأت گرفتهاند آنچه نیک است،زیباست و آنچه زیباست،نیک.
عجیب نیست که تنها کتاب آسمانی که از دستبرد حوادث زمانه محفوظ مانده،علاوه بر ابعاد دینی و اجتماعی،بزرگترین ارزشهای زیبایی شناسی را در خود دارد؛به طوری که هر خواننده،گرچه غیر مسلمان باشد،میتواند مبانی مشترک زیبایی شناسی را در کلمات آن بیابد.ایجاز، تعادل، وزن و آهنگ و ترکیب بندی،نور و رنگ و حرکت و نکتههای کشف نشده، دیگر شعاع نورانی قرآن کریم بر تاریخ ادبیات و هنر بعد از اسلام چنان پرتو افکن بوده که بزرگترین غزلسرای ایران، خود را نه به عنوان خواجه شمس الدین،بلکه با نام حافظ خوانده و مردم نیز خوشتر داشتهاند که او را حافظ بنامند.
… و سعدی جانمایه کلام خود را از «بسم اللّه» گرفته است،چنانکه در مجلس پنجم میخوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم، نام خداوندیست که تا او نخواهد همه صبا پرده گل نشکافد و باد گیسوی شمشاد نجنباند و بی حکم او زمرّد غنچه بیچاره نشود و بی صنع او لاله پر ژاله نگردد.نام ملکی است که به دست عمله صبا قامت سرو پیراسته است و زیر سر زلف شاخ چهره گل آراسته است…
و نظامی گوید:
خرد را تـو روشـن بـصـر کـردهای چـراغ هدایـت تـو بــر کـــردهای
تـوئی کـافریدی زِ یـک قطـره آب گهـرهـای روشــنتــر از آفــتاب
یا عطار گوید:
کعبه زو تشریـف بیـت الله یـافت گشت ایمن هر که در وی راه یافت
جبرئیل از دست وی شد خرقـه دار در لبــاس و جبـه ز آن شد آشکار
و فردوسی میگوید:
زِ نـام و نـشان و گـمان برتر است نـگارنده بــر شــده گـوهـر است
و قرآن بود که نهاد هنرمندان را برانگیخت تا خطوط سحرانگیز تذهیب و خوشنویسی و تشعیر را بوجود آورند و راز و رمز نور و سایه را در معماری اسلامی و سفال و کاشیکاری بنا نهند.
… و اینک زمانه،در طلب است تا صاحب نظران دینی و فرهیختگان و هنرمندان متعهّد در حرکتی آگاهانه به درک مفاهیم قرآنی و تبدیل آن به نمادهای هنری، پیام قرآن را در قالب هنر به جهانیان برساند.
دین و هنر با بشر همزاد بودند،چرا که از فطرت الهی نشأت گرفتهاند آنچه نیک است،زیباست و آنچه زیباست،نیک.
عجیب نیست که تنها کتاب آسمانی که از دستبرد حوادث زمانه محفوظ مانده،علاوه بر ابعاد دینی و اجتماعی،بزرگترین ارزشهای زیبایی شناسی را در خود دارد؛به طوری که هر خواننده،گرچه غیر مسلمان باشد،میتواند مبانی مشترک زیبایی شناسی را در کلمات آن بیابد.ایجاز، تعادل، وزن و آهنگ و ترکیب بندی،نور و رنگ و حرکت و نکتههای کشف نشده، دیگر شعاع نورانی قرآن کریم بر تاریخ ادبیات و هنر بعد از اسلام چنان پرتو افکن بوده که بزرگترین غزلسرای ایران، خود را نه به عنوان خواجه شمس الدین،بلکه با نام حافظ خوانده و مردم نیز خوشتر داشتهاند که او را حافظ بنامند.
… و سعدی جانمایه کلام خود را از «بسم اللّه» گرفته است،چنانکه در مجلس پنجم میخوانیم:
بسم الله الرحمن الرحیم، نام خداوندیست که تا او نخواهد همه صبا پرده گل نشکافد و باد گیسوی شمشاد نجنباند و بی حکم او زمرّد غنچه بیچاره نشود و بی صنع او لاله پر ژاله نگردد.نام ملکی است که به دست عمله صبا قامت سرو پیراسته است و زیر سر زلف شاخ چهره گل آراسته است…
و نظامی گوید:
خرد را تـو روشـن بـصـر کـردهای چـراغ هدایـت تـو بــر کـــردهای
تـوئی کـافریدی زِ یـک قطـره آب گهـرهـای روشــنتــر از آفــتاب
یا عطار گوید:
کعبه زو تشریـف بیـت الله یـافت گشت ایمن هر که در وی راه یافت
جبرئیل از دست وی شد خرقـه دار در لبــاس و جبـه ز آن شد آشکار
و فردوسی میگوید:
زِ نـام و نـشان و گـمان برتر است نـگارنده بــر شــده گـوهـر است
و قرآن بود که نهاد هنرمندان را برانگیخت تا خطوط سحرانگیز تذهیب و خوشنویسی و تشعیر را بوجود آورند و راز و رمز نور و سایه را در معماری اسلامی و سفال و کاشیکاری بنا نهند.
… و اینک زمانه،در طلب است تا صاحب نظران دینی و فرهیختگان و هنرمندان متعهّد در حرکتی آگاهانه به درک مفاهیم قرآنی و تبدیل آن به نمادهای هنری، پیام قرآن را در قالب هنر به جهانیان برساند.