تأثیر قرآن بر شعر خواجو
آرشیو
چکیده
متن
به چـه افسـون دل از آن مـار سیـه برهـانم
کان نه ماریسـت که از حلقه به افسون برود
(دیوان،ص 228)
برگرفته شده است از ایه شریفه:«فألقها فاذا هی حیه تسعی؛پس موسی عصا را به زمین انداخت و آن به اژدهای مهیبی تبدیل شد و به هر سو میشتافت». (سوره طه، ایه20)
* * *
خواجو از چشم پر آب ار گهر افشان گردد
عقـد گوهـر دلـش از لـؤلـؤ مکنـون برود
(دیوان،ص 228)
برگرفته شده است از این ایه:«و یطوف علیهم غلمان لهم کانهم لؤلؤ مکنون؛و پسرانی مانند لؤلؤ مکنون گردشان ،انجام خدمت میکردند».(سوره طور، ایه 24)
* * *
جادوی چشمش قلم در سحر بابل میکشد سبـزی خطـش ســزا در دامـن گـل میکند
اشاره است به ایه:«و ما انزل علی الملکین ببابل هاروت و ماروت …؛و آنچه را به دو فرشته هاروت و ماروت در بابل نازل شد، یاد میدادند».(سوره بقره، ایه 102)
* * *
امشب که وصال آن مه سیم بـراست
گر قدر بدانی شب قدری دگر است
(دیوان،ص 527)
ترجمه گونهایاست از سوره شریفه قدر:«انا انزلناه فی لیلة القدر.و ما ادراک ما لیلة القدر. …؛ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم و تو چه میدانی که شب قدر چیست». (سوره قدر، ایات 1 ـ 4)
* * *
چو روشـن است که نور بقا ثبات نـدارد به ناز خویش و نیاز من شکسته چه نازی
(دیوان،ص 320)
برگرفته شده است از ایه:«و ضرب لنا مثلا و نسی خلقه قال من یحی العظام وهی رمیم…؛و برای ما مثلی زد که گفت این استخوان پوسیده را باز که زنده میکند، بگو آن خدایی زنده میکند که اول بار آنها را حیات بخشید».(سوره یس، ایه 78)
* * *
اختر تیر افکن ثاقب که خوانندش شهاب از شیاطیـن کـرده با پـشتی قهرت انتـقام
اشاره است به ایه:«و حفظناها من کل شیطان الرجیم.الا من استرق السمع فاتبعه شهاب مبین؛و آنها را از شر شیاطین رانده شدهای پاس داشتیم».(سوره حجر، ایه 16 17)
* * *
هر که حکمت بگرداند عنان شر الـدواب و آنکه یابد نام نیک از درگهت خیر الانام
(دیوان، بدایع الجمال)
برگرفته است از ایه:«إنّ شرّ الدّواب عنداللّه الصم البکم الّذین لایعقلون؛همانا که بدترین جنبندگان نزد خدا کران و لالانی هستند که نمیاندیشند».(سوره انفال، ایه 22)
* * *
گر نخوردی موسی از جامت می انظر الیک از شـراب لـن ترانی کی شدی مـست مـدام
الهام گرفته است از آیه:«و لمّا جاء موسی لمیقاتنا و کلّمه ربّه قال ربّ انظر الیک قال لن ترانی؛و چون موسی به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، گفت:پروردگارا! خود را به من بنمایان تا تو را بنگرم،فرمود: هرگز مرا نخواهی دید». (سوره اعراف، ایه 143)
* * *
روح القدس جان دار او خلد برین رخسار او کـوثـر بـر گفتـار او یکـسو نــهاده مـاجــر
(دیوان، ص 3)
اشاره است به ایه: «و آتینا عیسی بن مریم البینات و ایدناه بروح القدس؛ما به عیسی پسر مریم نشانههای آشکاری دادیم و با روح القدس او را یاری کردیم».(سوره بقره، ایه 253)
* * *
نفس اماره همه کینه او با خرد است دزد پتیـاره همه دیده او بر کالاست
(دیوان،ص 576)
برگرفته است از ایه شریفه:«انّ النّفس لأمارة بالسّوء الاّ ما رحم ربّی؛نفس فراوان ما را به بدیمیخواند، مگر یار شود لطف خدای». (سوره یوسف،ایه 53)
* * *
بشنو ز مرغ از شاخ گل کای پیشوایان سبل صلوا علی ختم الرسل اعنی النبی المصطفی
اشاره است به ایه شریفه:«إنّ اللّه و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الّذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما؛خدا و فرشتگان بر روان پاک پیامبر (ص) صلوات و درود میفرستند، شما هم ای اهل ایمان بر او صلوات و درود بفرستید». (سوره احزاب، ایه 56)
* * *
چون چشمت ای خیر البشر در باغ ما زاغ البصر نرگس نباشد خوش نظر با دام نبود دلگشا
(دیوان، 570)
برگرفته است از ایه شریفه:«ما زاغ البصر و ما طغی؛از حقایق آن عالم آنچه را باید بنگرد بیهیچ کم و بیش مشاهده کرد».(سوره نجم، ایه 17)
* * *
زلـف کـژش بیــن فتــاده بـر رخ زیب راست چو ثعبان نهاده در کف موسی
(دیوان،ص 336)
ترجمه گونهای است از ایه:« قال ألقها یا موسی فالقها فإذا هی حیة تسعی؛گفت: ای موسی! بینداز و موسی آن را انداخت، ناگهان ماری شد و شتابان به راه افتاد».(سوره طه، ایه 19 و 20)
* * *
موسی جان بر فراز طور محبت دیده ز رویش فروغ نور تجلی
(دیوان،ص 336)
اشاره است به ایه:«آنس من جانب الطّور ناراً قال لاهله امکثوا انّی آنست ناراً؛موسی از سوی طور آتشی دید به خانواده خود گفت: لختی درنگ کنید …».(سوره قصص، ایه 29)
* * *
در کمالیت حسنت نرسـد درک عقول هر چه در خاطرم اید تو از آن خوبتری
(دیوان،ص 340)
برگرفته است از ایه:«لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار و هو اللطیف الخبیر؛دیدگان او را در نیابد و او دیدگان را در یابد و اوست باریک بین آگاه».(سوره انعام، ایه 103)
* * *
گفتا سرچه داری کز سر خبر نداری گفتم بر آستانـت دارم سـر گـدایی
(دیوان، ص 344)
الهام گرفته است از ایه:«یا ایها النّاس انتم الفقراء إلی اللّه و اللّه هو الغنی الحمید؛ای مردمان! شما نیازمندان به خدایید». (سوره فاطر، ایه 15)
* * *
ما را به جز آن آه سحر همنفسی نیست زیـرا کـه جـز او محـرم اسـرار نداریـم
(دیوان،ص 524)
برگرفته است از ایه:«و بالسحار هم یستغفرون؛سحر گاهان زبان به نیاز و نیایش میگشاییم». (سوره ذاریات، ایه 18)
کان نه ماریسـت که از حلقه به افسون برود
(دیوان،ص 228)
برگرفته شده است از ایه شریفه:«فألقها فاذا هی حیه تسعی؛پس موسی عصا را به زمین انداخت و آن به اژدهای مهیبی تبدیل شد و به هر سو میشتافت». (سوره طه، ایه20)
* * *
خواجو از چشم پر آب ار گهر افشان گردد
عقـد گوهـر دلـش از لـؤلـؤ مکنـون برود
(دیوان،ص 228)
برگرفته شده است از این ایه:«و یطوف علیهم غلمان لهم کانهم لؤلؤ مکنون؛و پسرانی مانند لؤلؤ مکنون گردشان ،انجام خدمت میکردند».(سوره طور، ایه 24)
* * *
جادوی چشمش قلم در سحر بابل میکشد سبـزی خطـش ســزا در دامـن گـل میکند
اشاره است به ایه:«و ما انزل علی الملکین ببابل هاروت و ماروت …؛و آنچه را به دو فرشته هاروت و ماروت در بابل نازل شد، یاد میدادند».(سوره بقره، ایه 102)
* * *
امشب که وصال آن مه سیم بـراست
گر قدر بدانی شب قدری دگر است
(دیوان،ص 527)
ترجمه گونهایاست از سوره شریفه قدر:«انا انزلناه فی لیلة القدر.و ما ادراک ما لیلة القدر. …؛ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم و تو چه میدانی که شب قدر چیست». (سوره قدر، ایات 1 ـ 4)
* * *
چو روشـن است که نور بقا ثبات نـدارد به ناز خویش و نیاز من شکسته چه نازی
(دیوان،ص 320)
برگرفته شده است از ایه:«و ضرب لنا مثلا و نسی خلقه قال من یحی العظام وهی رمیم…؛و برای ما مثلی زد که گفت این استخوان پوسیده را باز که زنده میکند، بگو آن خدایی زنده میکند که اول بار آنها را حیات بخشید».(سوره یس، ایه 78)
* * *
اختر تیر افکن ثاقب که خوانندش شهاب از شیاطیـن کـرده با پـشتی قهرت انتـقام
اشاره است به ایه:«و حفظناها من کل شیطان الرجیم.الا من استرق السمع فاتبعه شهاب مبین؛و آنها را از شر شیاطین رانده شدهای پاس داشتیم».(سوره حجر، ایه 16 17)
* * *
هر که حکمت بگرداند عنان شر الـدواب و آنکه یابد نام نیک از درگهت خیر الانام
(دیوان، بدایع الجمال)
برگرفته است از ایه:«إنّ شرّ الدّواب عنداللّه الصم البکم الّذین لایعقلون؛همانا که بدترین جنبندگان نزد خدا کران و لالانی هستند که نمیاندیشند».(سوره انفال، ایه 22)
* * *
گر نخوردی موسی از جامت می انظر الیک از شـراب لـن ترانی کی شدی مـست مـدام
الهام گرفته است از آیه:«و لمّا جاء موسی لمیقاتنا و کلّمه ربّه قال ربّ انظر الیک قال لن ترانی؛و چون موسی به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، گفت:پروردگارا! خود را به من بنمایان تا تو را بنگرم،فرمود: هرگز مرا نخواهی دید». (سوره اعراف، ایه 143)
* * *
روح القدس جان دار او خلد برین رخسار او کـوثـر بـر گفتـار او یکـسو نــهاده مـاجــر
(دیوان، ص 3)
اشاره است به ایه: «و آتینا عیسی بن مریم البینات و ایدناه بروح القدس؛ما به عیسی پسر مریم نشانههای آشکاری دادیم و با روح القدس او را یاری کردیم».(سوره بقره، ایه 253)
* * *
نفس اماره همه کینه او با خرد است دزد پتیـاره همه دیده او بر کالاست
(دیوان،ص 576)
برگرفته است از ایه شریفه:«انّ النّفس لأمارة بالسّوء الاّ ما رحم ربّی؛نفس فراوان ما را به بدیمیخواند، مگر یار شود لطف خدای». (سوره یوسف،ایه 53)
* * *
بشنو ز مرغ از شاخ گل کای پیشوایان سبل صلوا علی ختم الرسل اعنی النبی المصطفی
اشاره است به ایه شریفه:«إنّ اللّه و ملائکته یصلون علی النبی یا ایها الّذین آمنوا صلوا علیه و سلموا تسلیما؛خدا و فرشتگان بر روان پاک پیامبر (ص) صلوات و درود میفرستند، شما هم ای اهل ایمان بر او صلوات و درود بفرستید». (سوره احزاب، ایه 56)
* * *
چون چشمت ای خیر البشر در باغ ما زاغ البصر نرگس نباشد خوش نظر با دام نبود دلگشا
(دیوان، 570)
برگرفته است از ایه شریفه:«ما زاغ البصر و ما طغی؛از حقایق آن عالم آنچه را باید بنگرد بیهیچ کم و بیش مشاهده کرد».(سوره نجم، ایه 17)
* * *
زلـف کـژش بیــن فتــاده بـر رخ زیب راست چو ثعبان نهاده در کف موسی
(دیوان،ص 336)
ترجمه گونهای است از ایه:« قال ألقها یا موسی فالقها فإذا هی حیة تسعی؛گفت: ای موسی! بینداز و موسی آن را انداخت، ناگهان ماری شد و شتابان به راه افتاد».(سوره طه، ایه 19 و 20)
* * *
موسی جان بر فراز طور محبت دیده ز رویش فروغ نور تجلی
(دیوان،ص 336)
اشاره است به ایه:«آنس من جانب الطّور ناراً قال لاهله امکثوا انّی آنست ناراً؛موسی از سوی طور آتشی دید به خانواده خود گفت: لختی درنگ کنید …».(سوره قصص، ایه 29)
* * *
در کمالیت حسنت نرسـد درک عقول هر چه در خاطرم اید تو از آن خوبتری
(دیوان،ص 340)
برگرفته است از ایه:«لا تدرکه الابصار و هو یدرک الابصار و هو اللطیف الخبیر؛دیدگان او را در نیابد و او دیدگان را در یابد و اوست باریک بین آگاه».(سوره انعام، ایه 103)
* * *
گفتا سرچه داری کز سر خبر نداری گفتم بر آستانـت دارم سـر گـدایی
(دیوان، ص 344)
الهام گرفته است از ایه:«یا ایها النّاس انتم الفقراء إلی اللّه و اللّه هو الغنی الحمید؛ای مردمان! شما نیازمندان به خدایید». (سوره فاطر، ایه 15)
* * *
ما را به جز آن آه سحر همنفسی نیست زیـرا کـه جـز او محـرم اسـرار نداریـم
(دیوان،ص 524)
برگرفته است از ایه:«و بالسحار هم یستغفرون؛سحر گاهان زبان به نیاز و نیایش میگشاییم». (سوره ذاریات، ایه 18)