قرآن و ادب فارسی:تجلی قرآن در شعر شهریار
آرشیو
چکیده
متن
گاهشماری کوتاه از زندگی
در شهریور سال 1285در تبریز و از میان خانوادهای روحانی قدم به عرصه هستی نهاد. آغازین روزهای حضور او در خانواده، مقارن بود با ظهور قیامهای انقلابی مشروطه خواهان به رهبری ستارخان و باقرخان.
او پس از اتمام تحصیلات ابتدایی در مکتب قریه خشگناب، روستای اجدادیاش، تحصیلات عربی را در مدرسه طالبیه تبریز به انجام رساند.
در سال 1300 با اتمام سیکل اول متوسطه در تبریز، جهت تکمیل تحصیلات مدرسه به دارالفنون وارد شد.
او که از اوایل کودکی قریحه شعری خود را بارها آزموده بود، در این زمان تخلّص خود را با تفأل به دیوان حافظ از بهجت به شهریار تغییر داد.
او که در 1303 وارد مدرسه عالی طب شده بود، در پی بحرانی روحی، در آخرین ترم تحصیلی، طب را رها کرد و در پی اشتغال در اداره ثبت اسناد به استخدام بانک کشاورزی درآمد.
پس از فوت پدر و مادر در سال 1332 به تبریز بازگشت و تشکیل خانواده داد.
میتوان آغاز تحول عظیم روحی و اعتقادی او و انزوای تدریجیاش را که قرین کتابت قرآن نیز بود در حدود سال 1334 دانست.
این شاعر برجسته میهنمان در پی بیماری ریوی، در 27 شهریور 1367 دار فانی را وداع گفت و در مقبرة الشعرای تبریز به خاک سپرده شد.
***
دقتی مختصر در زندگی استاد شهریار، تسلط او به زبان عربی و انس او با متون عربی بویژه قرآن کریم را تأیید میکند. تحول استاد (که به قول خودش: بتشکنیهایی بود که به تائب شدن وی انجامید)، مقدمهای بود برای یادآوری آنچه از والدین به ارث برده بود، از اخلاق و تقوا و ارادت به اهلبیت#63532;.
آنچه درباره شهریار و توجه او به مضامین بلند سخن الهی پیش روی شماست، تنها گزیدهای است که بر مبنای کتاب امام علی در نگاه شهریار، به رشته تحریر درآمده و آیات مشخص شده در آن را ـکه غالباً در شأن مولای متقیان و اهلبیت عصمت#63532; بودهـ بهترتیب آمدن آن در قرآن متذکر شده است، و الاّ بررسی دقیق و کامل اشعار استاد درخور کتابی است گرانسنگ:
***
یا أیها الّذین آمنوا أطیعوا اللّه و أطیعوا الرّسول و أولی الأمر منکم… (سوره نساء، آیه 59)
در این شعر که ترجمهای است از شعری منسوب به حضرت امیر در دیوان منسوب به ایشان، آمده:
چه شد، عهد خدا بر من شکستید الا ای حــاسـدان عـهـد بشکـن!
بـه قـرآن طـاعت من کـرد واجـب به هر مؤمن، خدای حی ذوالمَن1
توجه به سه کلمه کلیدی: قرآن، طاعت و مؤمن که با قید واجب (امر الهی) همراه شده، آیه 59 سوره نساء را بهیاد میآورد.
إنّما ولیکم اللّه و رسوله و الّذین آمنوا الّذین یقیمون الصّلاة و یؤتون الزّکاة و هم راکعون (سوره مائده، آیه 55)
در این بیت از شعر معروف مناجات:
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن که نگین پـادشاهی دهـد از کرم گدا را2
و این بیت از شعر مناجات سحر:
نگین خاتم جم، در نماز میبخشند نظـر به حُقّه3 رنـدان پـاکبـاز کـنید4
استاد اشاره میکند به شأن نزول آیه 55 سوره مائده، که مربوط به بخشش انگشتر توسط امیرالمؤمنین در حین رکوع به سائل است و وجه بارزی از حاکمیت حضرت، بعد از پیامبر، یعنی: کسی پس از رسول اکرم شایسته خلافت است که در حال رکوع زکات داده. این شاخصهای بود که در تاریخ اسلام، انحصاراً در مورد حضرت علی مصداق پیدا کرده است.
***
… إنّما أنت منذر و لکلّ قوم هاد (سوره رعد، آیه 7)
در ترجمهای که شهریار از خطاب منظوم حضرت علی به حارث همدانی سروده، از قول حضرت میگوید:
هـر کـه مرد از جـهان مرا بیند خواه اهل صلاح و خواه فساد
بـر سـرم اهـتـزاز پرچـم حـق نقـش پـرچـم:«لکلّ قوم هاد»5
و در منظومه صدای خدا:
دیــده زدیــدار خــجـل مــیشــود ورد زبـــان نــغـمـه دل مـــیشــود
در ره ایـن کـعـبـه مـنـادی عـلی است زآن که نذیر احمد و هادی علی است6
در ذیل آیه 7 سوره رعد احادیث زیادی است، من جمله: پیامبر اکرم خطاب به علی فرمودند:
أنا المنذر و أنت یا علی الهادی إلی أمری».7
من بیمدهنده [مردمم] و تو ای علی هدایتگر[شان] به آنچه بر آن مأمورم.
***
… إنّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرّجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا… (سوره احزاب، آیه 33)
در شعری که شهریار تبریزی در ستایش مرزبان حماسه جاوید، علامه امینی، و اثر سترگ او، الغدیر، سروده، به یکی از اختصاصات معصومین که مستند به قرآن است اشاره میکند:
کــار وصــی چــون نـبـی، (امـر الهـی) بـود
امـر خـدا، خـلـق را، شـور بـه ســر کـوبـد
امـر گـر از خـلق شد، شور در آن جـایز است
امـر خـدا، خـلـق را، شــور بـه سـر کـوبـدا
مظهر تطهیر حق، با چو منی، گو یکی است؟
آهـن سـرد ایـن قـدر کس بـه هـدر کـوبـدا؟8
که به (آیه تطهیر) و پاکی اهلبیت#63532; از هرگونه خطا و لغزش اشاره دارد.
و یطعمون الطّعام علی حبّه مسکیناً و یتیماً و أسیرا (سوره انسان، آیه 8)
سوره انسان که به نامهای «دهر» و«هل أتی» نیز شهرت دارد، یکی از مشهورترین آیات را در شأن اهلبیت پیامبر#63532; یعنی (حضرت علی، حضرت فاطمهے و امام حسن و امام حسین#63548;) در خود جای داده است.
شهریار تبریزی بر همین اساس، در پایان شعر (شأن نزول هل أتی) که داستان نزول این سوره است، میگوید:
هل أتی نازل در شأن بتول عذرا است مرحـبا مهبط تنزیل خـداوند حـکیم9
یا آنجا که در منقبت ساقی کوثر سروده:
با انبیا به سر و علن، نصرتت قضاست یـا مظـهر العجـائـبِ یـا مرتضـی عـلی
فیاض در فضـیلت تـو گفتـه (هل أتی) لـولاک در فتـوت تـو، (لافتی) عـلی10
***
و الشّمس وضحاها، والقمر إذا تلاها. (سوره شمس، آیه 1ـ 2)
در منظومه صبر و ظفر این شاعر تبار آلاللّه، میگوید:
غیـر ولایت، چـه جـانشین نبوت؟ تالی و الشّمس بین که و القمر آید11
در تأویل دو آیه فوق، روایتی است که میفرماید: منظور از «والشّمس و ضحاها»، رسولاللّه است و منظور از «والقمر إذا تلاها»، امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب است.12
***
حم (حا میم)
این آیه که از حروف مقطعه تشکیل شده، در آغاز هفت سوره: غافر، فصّلت، شوری، زخرف، دخان، جاثیه و احقاف آمده است (و بلافاصله پس از آن، از قرآن و وحی سخن به میان آمده).
با مراجعه به روایات و احادیث درمییابیم که حم، یکی از اسامی رسول اکرم است.13 و در نتیجه مراد از آل حم، اهلبیت#63532; هستند14 و مرحوم شهریار با ریزبینی خاص خود به آن توجه کرده:
این علی بود که میگفت، ببین تا زهر هنرش چیست، زهی همت آل حامیم15
***
پرواضح است که در اشعار شاعری، چون استاد شهریار، بسیار به آیات و روایات پرداخته شده چون:
جـلـوه خـالـق اعظـم ننمـایند بـه خـلق مـگـر از غـرفـه(إنّک لعلی خـلـق عظـیم)16
طفلی از کوچه ندا داد و(فلا تقهر)17خواند نکـند کـامـده بـاشـد به در خـانـه یتیم18
و یا در شعر جوال نخوت:
عنکبوتستیم و ابدان چون بیوت اوهن الابیات، بیت العنکبوت19
که اشاره ایست به آیه 41 سوره عنکبوت:
مثل الّذین اتّخذوا من دون اللّه أولیاء کمثل العنکبوت اتّخذت بیتا و إنّ أوهن البیوت لبیت العنکبوت لو کانوا یعلمون.
و یا در جایی که از قول حضرت امیر به مخالفانشان، میگوید:
چو بیمهر ولی شد چیست ایمان؟ چـراغی کش فـرو خـشکید روغن
نـیـابـد حـاسـد مــا بـوی جـنـت مگر اشـتر رود در چـشـم سـوزن20
بیت دوم، ضمن اینکه اشاره به حدیثی از رسول اکرم است، که میفرمایند:
… «لا یدخل الجنّة مبغض لی و لعلّی»21 …
… کسی که بغض من و علی را در سینه دارد، وارد بهشت نمیشود…
ترجمه مثلی است که از قرآن اقتباس شده و کنایه است از کاری که امکانپذیر نیست:
«إنّ الّذین کذّبوا بآیاتنا و استکبروا عنها لاتفتّح لهم أبواب السّماء ولایدخلون الجنّة حتّی یلج الجمل فی سمّ الخیاط وکذلک نجزی المجرمین». (سوره اعراف، آیه40)
از این موارد در اشعار استاد بسیار است و امید است در مجالی دیگر به آنها پرداخته شود.
1. امام علی در نگاه شهریار، ص 52.
2. همان، ص 82.
3ـ ظرف کوچکی که در آن جواهر یا اشیاء دیگر گذارند. فرهنگ فارسی.
4. امام علی در نگاه شهریار، ص 99.
5. همان، ص 45.
6. همان، ص 84.
7. بحار الانوار، ج 35، ص 400.
8. امام علی در نگاه شهریار، ص 120.
9. همان، ص 50.
10. همان، ص 97.
11. همان، ص 102.
12. تفسیر فرات کوفی، ص 563.
13. مناقب ابنشهر آشوب، ج 1، ص 196.
14. کشف الغمه، ج 1، ص 44.
15. امام علی در نگاه شهریار، ص 50.
16. سوره قلم، آیه4.
17. سوره ضحی، آیه 9.
18. امام علی در نگاه شهریار، ص 49.
19. همان، ص 34.
20. همان، ص 53.
21. ارشاد القلوب، ج 2، ص 297.
کرانه
شناخت نامه الحیاه
لطایف قرآنی
بشارت در بهزیستی
روش صحیح حفظ قرآن
در شهریور سال 1285در تبریز و از میان خانوادهای روحانی قدم به عرصه هستی نهاد. آغازین روزهای حضور او در خانواده، مقارن بود با ظهور قیامهای انقلابی مشروطه خواهان به رهبری ستارخان و باقرخان.
او پس از اتمام تحصیلات ابتدایی در مکتب قریه خشگناب، روستای اجدادیاش، تحصیلات عربی را در مدرسه طالبیه تبریز به انجام رساند.
در سال 1300 با اتمام سیکل اول متوسطه در تبریز، جهت تکمیل تحصیلات مدرسه به دارالفنون وارد شد.
او که از اوایل کودکی قریحه شعری خود را بارها آزموده بود، در این زمان تخلّص خود را با تفأل به دیوان حافظ از بهجت به شهریار تغییر داد.
او که در 1303 وارد مدرسه عالی طب شده بود، در پی بحرانی روحی، در آخرین ترم تحصیلی، طب را رها کرد و در پی اشتغال در اداره ثبت اسناد به استخدام بانک کشاورزی درآمد.
پس از فوت پدر و مادر در سال 1332 به تبریز بازگشت و تشکیل خانواده داد.
میتوان آغاز تحول عظیم روحی و اعتقادی او و انزوای تدریجیاش را که قرین کتابت قرآن نیز بود در حدود سال 1334 دانست.
این شاعر برجسته میهنمان در پی بیماری ریوی، در 27 شهریور 1367 دار فانی را وداع گفت و در مقبرة الشعرای تبریز به خاک سپرده شد.
***
دقتی مختصر در زندگی استاد شهریار، تسلط او به زبان عربی و انس او با متون عربی بویژه قرآن کریم را تأیید میکند. تحول استاد (که به قول خودش: بتشکنیهایی بود که به تائب شدن وی انجامید)، مقدمهای بود برای یادآوری آنچه از والدین به ارث برده بود، از اخلاق و تقوا و ارادت به اهلبیت#63532;.
آنچه درباره شهریار و توجه او به مضامین بلند سخن الهی پیش روی شماست، تنها گزیدهای است که بر مبنای کتاب امام علی در نگاه شهریار، به رشته تحریر درآمده و آیات مشخص شده در آن را ـکه غالباً در شأن مولای متقیان و اهلبیت عصمت#63532; بودهـ بهترتیب آمدن آن در قرآن متذکر شده است، و الاّ بررسی دقیق و کامل اشعار استاد درخور کتابی است گرانسنگ:
***
یا أیها الّذین آمنوا أطیعوا اللّه و أطیعوا الرّسول و أولی الأمر منکم… (سوره نساء، آیه 59)
در این شعر که ترجمهای است از شعری منسوب به حضرت امیر در دیوان منسوب به ایشان، آمده:
چه شد، عهد خدا بر من شکستید الا ای حــاسـدان عـهـد بشکـن!
بـه قـرآن طـاعت من کـرد واجـب به هر مؤمن، خدای حی ذوالمَن1
توجه به سه کلمه کلیدی: قرآن، طاعت و مؤمن که با قید واجب (امر الهی) همراه شده، آیه 59 سوره نساء را بهیاد میآورد.
إنّما ولیکم اللّه و رسوله و الّذین آمنوا الّذین یقیمون الصّلاة و یؤتون الزّکاة و هم راکعون (سوره مائده، آیه 55)
در این بیت از شعر معروف مناجات:
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن که نگین پـادشاهی دهـد از کرم گدا را2
و این بیت از شعر مناجات سحر:
نگین خاتم جم، در نماز میبخشند نظـر به حُقّه3 رنـدان پـاکبـاز کـنید4
استاد اشاره میکند به شأن نزول آیه 55 سوره مائده، که مربوط به بخشش انگشتر توسط امیرالمؤمنین در حین رکوع به سائل است و وجه بارزی از حاکمیت حضرت، بعد از پیامبر، یعنی: کسی پس از رسول اکرم شایسته خلافت است که در حال رکوع زکات داده. این شاخصهای بود که در تاریخ اسلام، انحصاراً در مورد حضرت علی مصداق پیدا کرده است.
***
… إنّما أنت منذر و لکلّ قوم هاد (سوره رعد، آیه 7)
در ترجمهای که شهریار از خطاب منظوم حضرت علی به حارث همدانی سروده، از قول حضرت میگوید:
هـر کـه مرد از جـهان مرا بیند خواه اهل صلاح و خواه فساد
بـر سـرم اهـتـزاز پرچـم حـق نقـش پـرچـم:«لکلّ قوم هاد»5
و در منظومه صدای خدا:
دیــده زدیــدار خــجـل مــیشــود ورد زبـــان نــغـمـه دل مـــیشــود
در ره ایـن کـعـبـه مـنـادی عـلی است زآن که نذیر احمد و هادی علی است6
در ذیل آیه 7 سوره رعد احادیث زیادی است، من جمله: پیامبر اکرم خطاب به علی فرمودند:
أنا المنذر و أنت یا علی الهادی إلی أمری».7
من بیمدهنده [مردمم] و تو ای علی هدایتگر[شان] به آنچه بر آن مأمورم.
***
… إنّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرّجس أهل البیت و یطهّرکم تطهیرا… (سوره احزاب، آیه 33)
در شعری که شهریار تبریزی در ستایش مرزبان حماسه جاوید، علامه امینی، و اثر سترگ او، الغدیر، سروده، به یکی از اختصاصات معصومین که مستند به قرآن است اشاره میکند:
کــار وصــی چــون نـبـی، (امـر الهـی) بـود
امـر خـدا، خـلـق را، شـور بـه ســر کـوبـد
امـر گـر از خـلق شد، شور در آن جـایز است
امـر خـدا، خـلـق را، شــور بـه سـر کـوبـدا
مظهر تطهیر حق، با چو منی، گو یکی است؟
آهـن سـرد ایـن قـدر کس بـه هـدر کـوبـدا؟8
که به (آیه تطهیر) و پاکی اهلبیت#63532; از هرگونه خطا و لغزش اشاره دارد.
و یطعمون الطّعام علی حبّه مسکیناً و یتیماً و أسیرا (سوره انسان، آیه 8)
سوره انسان که به نامهای «دهر» و«هل أتی» نیز شهرت دارد، یکی از مشهورترین آیات را در شأن اهلبیت پیامبر#63532; یعنی (حضرت علی، حضرت فاطمهے و امام حسن و امام حسین#63548;) در خود جای داده است.
شهریار تبریزی بر همین اساس، در پایان شعر (شأن نزول هل أتی) که داستان نزول این سوره است، میگوید:
هل أتی نازل در شأن بتول عذرا است مرحـبا مهبط تنزیل خـداوند حـکیم9
یا آنجا که در منقبت ساقی کوثر سروده:
با انبیا به سر و علن، نصرتت قضاست یـا مظـهر العجـائـبِ یـا مرتضـی عـلی
فیاض در فضـیلت تـو گفتـه (هل أتی) لـولاک در فتـوت تـو، (لافتی) عـلی10
***
و الشّمس وضحاها، والقمر إذا تلاها. (سوره شمس، آیه 1ـ 2)
در منظومه صبر و ظفر این شاعر تبار آلاللّه، میگوید:
غیـر ولایت، چـه جـانشین نبوت؟ تالی و الشّمس بین که و القمر آید11
در تأویل دو آیه فوق، روایتی است که میفرماید: منظور از «والشّمس و ضحاها»، رسولاللّه است و منظور از «والقمر إذا تلاها»، امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب است.12
***
حم (حا میم)
این آیه که از حروف مقطعه تشکیل شده، در آغاز هفت سوره: غافر، فصّلت، شوری، زخرف، دخان، جاثیه و احقاف آمده است (و بلافاصله پس از آن، از قرآن و وحی سخن به میان آمده).
با مراجعه به روایات و احادیث درمییابیم که حم، یکی از اسامی رسول اکرم است.13 و در نتیجه مراد از آل حم، اهلبیت#63532; هستند14 و مرحوم شهریار با ریزبینی خاص خود به آن توجه کرده:
این علی بود که میگفت، ببین تا زهر هنرش چیست، زهی همت آل حامیم15
***
پرواضح است که در اشعار شاعری، چون استاد شهریار، بسیار به آیات و روایات پرداخته شده چون:
جـلـوه خـالـق اعظـم ننمـایند بـه خـلق مـگـر از غـرفـه(إنّک لعلی خـلـق عظـیم)16
طفلی از کوچه ندا داد و(فلا تقهر)17خواند نکـند کـامـده بـاشـد به در خـانـه یتیم18
و یا در شعر جوال نخوت:
عنکبوتستیم و ابدان چون بیوت اوهن الابیات، بیت العنکبوت19
که اشاره ایست به آیه 41 سوره عنکبوت:
مثل الّذین اتّخذوا من دون اللّه أولیاء کمثل العنکبوت اتّخذت بیتا و إنّ أوهن البیوت لبیت العنکبوت لو کانوا یعلمون.
و یا در جایی که از قول حضرت امیر به مخالفانشان، میگوید:
چو بیمهر ولی شد چیست ایمان؟ چـراغی کش فـرو خـشکید روغن
نـیـابـد حـاسـد مــا بـوی جـنـت مگر اشـتر رود در چـشـم سـوزن20
بیت دوم، ضمن اینکه اشاره به حدیثی از رسول اکرم است، که میفرمایند:
… «لا یدخل الجنّة مبغض لی و لعلّی»21 …
… کسی که بغض من و علی را در سینه دارد، وارد بهشت نمیشود…
ترجمه مثلی است که از قرآن اقتباس شده و کنایه است از کاری که امکانپذیر نیست:
«إنّ الّذین کذّبوا بآیاتنا و استکبروا عنها لاتفتّح لهم أبواب السّماء ولایدخلون الجنّة حتّی یلج الجمل فی سمّ الخیاط وکذلک نجزی المجرمین». (سوره اعراف، آیه40)
از این موارد در اشعار استاد بسیار است و امید است در مجالی دیگر به آنها پرداخته شود.
1. امام علی در نگاه شهریار، ص 52.
2. همان، ص 82.
3ـ ظرف کوچکی که در آن جواهر یا اشیاء دیگر گذارند. فرهنگ فارسی.
4. امام علی در نگاه شهریار، ص 99.
5. همان، ص 45.
6. همان، ص 84.
7. بحار الانوار، ج 35، ص 400.
8. امام علی در نگاه شهریار، ص 120.
9. همان، ص 50.
10. همان، ص 97.
11. همان، ص 102.
12. تفسیر فرات کوفی، ص 563.
13. مناقب ابنشهر آشوب، ج 1، ص 196.
14. کشف الغمه، ج 1، ص 44.
15. امام علی در نگاه شهریار، ص 50.
16. سوره قلم، آیه4.
17. سوره ضحی، آیه 9.
18. امام علی در نگاه شهریار، ص 49.
19. همان، ص 34.
20. همان، ص 53.
21. ارشاد القلوب، ج 2، ص 297.
کرانه
شناخت نامه الحیاه
لطایف قرآنی
بشارت در بهزیستی
روش صحیح حفظ قرآن