نقد بوم گرا بحران های بوم زیستی معاصر را در نگرش اومانیستی (انسان محور) و تقابل میان فرهنگ و طبیعت می بیند. به همین دلیل، طبیعت از منظر این رویکرد ادبی نه صرفاً موضوعی زیباشناسانه، بلکه واقعیتی مهم و حیاتی تلقی شده و تعهد اخلاقی نویسنده نسبت به طبیعت و صیانت از آن را یک اصل می داند. سپهری از تأثیرگذاران شعر معاصر است که در درازنای دهه ها به عنوان شاعری طبیعت گرا و بدون توجه ویژه به گرایشات بوم گرایانه اش به بوته نقد گذاشته شده است. این در حالی است که شاعر با برهم زدن ساختار تقابلی فرهنگ/ طبیعت با رویکردی بوم گرایانه در بسیاری از سروده هایش بر رابطه ای تعاملی میان این دو پدیده تأکید دارد. بر همین اساس، پژوهش پیش رو با رویکردی توصیفی- تحلیلی ضمن نمایاندن این تقابل ها در چند سروده مشهور شاعر، به واکاوی آن ها در این چارچوب نقدی می پردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد که سپهری با مردود دانستن برتری فرهنگ در نگرش اومانیستی و ارائه نگرش خاص خویش به طبیعت از دریچه بوم شناسی ژرف نگر و بازشناساندن جایگاه انسان در آن سعی در اصلاح نگرش و رویکرد مخاطب نسبت به طبیعت و برقراری رابطه ای تعاملی با آن دارد.