آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

روایت ابزار بسیار اساسی در ارتباط انسانی و انتقال تجربیات است که در بافت های مختلف بنابر ماهیت آنها صورت های متفاوتی می یابد. علم روایت شناسی با بهره گیری از یافته های زبان شناسی متن نظام و ساختاری دارد که قادر است ظرافت های روایی به کار رفته در متون مختلف را آشکار نماید. داستان به عنوان یک سازه روایی یکی از مهمترین موارد قابل مطالعه در این بخش از دانش است. داستان نویسی معاصر با توجه به پیچیدگی انواع آن، از انواع بازنمایی روایی به شیوه های متعدد و درجات مختلفی استفاده کرده است. در این مقاله شیوه های بازنمایی تجربه در نثرهای روایی ادبی و غیرادبی واکاوی می شود تا به این پرسش ها پاسخ گوید که در روایت برای خلق جهان روایی از چه شیوه های ممکنی برای بازنمایی تجربه استفاده می شود و در داستانهای معاصر فارسی نمود زبانی آنها چگونه است و بر مبنای این شیوه ها، چگونه نثرهای روایی ادبی از نثرهای غیرادبی متمایز می شوند. بررسی ابزارهای زبانی بازنمایی تجربه در چندین داستان معاصر فارسی نشان می دهد تفاوت نثر روایی ادبی از سایر روایات، از یک سو در شیوه ها و ابزارهایی است که نویسنده ادبی مجوز استفاده از آنها را دارد (تمایز بنیادین بین گفتن و نشان دادن) و از سوی دیگر به رابطه ارجاعی روایت با جهان خارج و ماهیت موضوعی برمی گردد که در این روایات بازنمایی می شود.

تبلیغات