آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۵

چکیده

حضور اندک شاعران زن در تاریخ شعر فارسی و موانع و مشکلات موجود در راه آن ها برای نقش آفرینی در حوزه های ادبی، باعث شده است که جنبه های زندگی زنان در ادب فارسی، نمودها و نمونه های چندانی نداشته باشد. بخش مهمّی از این مسأله را باید زاییده ساختار فکری، فرهنگی و اجتماعی حاکم بر جامعه ایران دانست که از دیرباز مجال چندانی برای حضور زنان در عرصه اجتماع و به تبع آن شعر و شاعری و نیز بیان عواطف و احساسات شخصی آنان نداده است. در روزگار پس از عصر مشروطه و همگام با تحولات رخ داده در دنیای معاصر به تدریج زمینه ها و بسترهای لازم برای حضور هر چه بیشتر زنان در عرصه جامعه و به تبع آن ادبیات فراهم شد؛ به طوری که زنان در دهه های اخیر حضور چشم گیری در انتشار اشعار خود داشته اند. در این پژوهش با روش تحلیلی – انتقادی، ضمن ارائه چشم اندازی از شکل گیری و تکامل غزل زنانه، سعی شده است با بررسی مجموعه اشعار غزل سرایان زن معاصر، ویژگی ها و شاخصه های اصلی غزل آنان در محورهای زبانی، تصویری، عاطفی، عشق ورزی و... تحلیل و بررسی شود. یافته های این پژوهش نشان می دهد که گرچه برخی از شاعران زن معاصر، هنوز هم آن چنان که باید و شاید، نتوانسته اند خود را از سیطره سنت ها و حاکمیت تفکر مردسالار جدا کنند؛ امّا بسیاری از شاعران نسل جدید در دهه های اخیر توانسته اند با گذر از موانع و تابوهای روزگاران گذشته، لایه های پنهان ذهن و ضمیر خود را به نمایش بگذارند و در زمینه های زبانی، تصویری، محتوایی و... به هویتی قابل اعتنا دست یابند. آنان حتّی در حوزه بیان افکار و عواطف عاشقانه، که خطرخیزترین نقطه شعری آنان بوده است، به صراحت و جسارتی قابل توجه رسیده اند که به خوبی ساحت های عشق ورزی زنانه را به نمایش می گذارد.

تبلیغات