کاوش در زندگی سیاسی فرودستان از حوزه هایی است که عموما در تاریخ نگاری ایران از آن غفلت شده است.خشونت عریان قدرت در عصر پیشامدرن توده ها را به استتار اعتراضات وادار می کرد؛ از همین رو رصد این اعتراضات در بایگانی ها یا تاریخ نگاری های رسمی دشوار است. در این میان قوالب گوناگون فرهنگ عامه ظرفیت مناسبی برای این پوشش و استتار داشتند. ضرب المثل ها یکی از متداول ترین این قالب ها هستند که بررسی بخشی از آن ها با درونمایه نقد قدرت، در شناخت رفتار سیاسی توده ها بسیار موثر است. این پژوهش در پی یافتن پاسخ این پرسش هاست: این ضرب المثل ها به کدام سطوح از کنش سیاسی توده ها تعلق دارند و کدام یک از بخش های روایت رسمی حکومت را به چالش می کشند؟ فرض پژوهش این است که با استفاده از ضرب المثل ها می توان واکنش توده ها به سلطه را در سه سطح تأیید، نقد غیابی و نیز انتقاد استتار شده در حضور ارباب قدرت رصد کرد. این ضرب المثل ها ادعای سیادت ذاتی، اقتدار و دادپیشگی زمامداران را زیر سوال می برند.چهارچوب نظری پژوهش، نظریه «روایت های نهانی» است که واضع آن، جیمز سی. اسکات، حیات سیاسی فرودستان را با تقسیم بندی آن به سطوح مختلفِ واکنش به قدرت تشریح کرده و بخصوص شیوه های متنوع نقد تلویحی قدرت در حضور ارباب قدرت را شناسایی و تبیین کرده است.