آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۳

چکیده

فضا به عنوان یکی از واقعیت های جهان مادی، تا کنون اندیشه ورزی های پر دامنه ای را بر انگیخته است. برای تفکر درباره فضا راه های گوناگونی وجود دارد. به عنوان نمونه برای درک پدیده شهر و جامعه در مجموع، تدوین مفهوم مناسبی از فضا ضروری است؛ با این حال، ماهیت فضا در تحقیقات اجتماعی هنوز ناشناخته و مبهم باقی مانده است. پیچیدگی مفهوم فضا، همانند سایر مفاهیم متافیزیکی، باعث شده تا برخی از متفکران در برابر شکار مفهومی آن اظهار عجز نمایند. به هر حال، به رغم این پیچیدگی، تلاش برای دستیابی به مفهومی دقیقی از فضا، از زمانی که بشر فکرت آموخت و به تأمل و تفکر پیرامون مفاهیم متافیزیکی و انتزاعی پرداخت، با فراز و نشیب ها و تأثیر و تأثرات متقابل بین حوزه های مختلف فکری، از جمله تبادل بین فلسفه و علم؛ به ویژه علم فیزیک و سایر عوامل و تعینات بیرونی بی وقفه ادامه داشته است. از طرفی فضا خود شیوه ی موجودیت جامعه ها به حساب می آید. این مقاله با هدف واکاوی مفهوم فضا به تحلیل فضامندی شهرها و بررسی اقتصاد سیاسی فضا و نقش آن در نظام برنامه ریزی شهری پرداخته است. طبق نتایج بدست آمده به این مهم می رسیم که بحث توجه به فضا و مکان (فضای جغرافیایی) باید در راستای تحقق عدالت اجتماعی به عنوان دست یابی به توسعه پایدار شهری مطرح باشد. بدین ترتیب شهر پدیده ای اجتماعی - مکانی است، با بعدی زمانی، اما مرئی و شهر محصولی از زمان است. به این ترتیب نظم نمادین فضاهای شهری، شیوه های اندیشه و عمل را که الگوهای موجود زندگی اجتماعی هستند بر ما تحمیل می کنند. مطالعه سلسله مراتب فضامندی ها در فرم شهری کمک می کند تا بدانیم چگونه فردباوری، مناسبات طبقاتی، تعهدات همبودی و خانوادگی و اقدامات دولت در می آمیزند و شهری شدن سرمایه به واسطه قدرتش در خلق فضا، معنای ضمنی پیدا می کند و آگاهی شهری شده را به دنبال خود می کشد.

تبلیغات