چکیده

عربستان سعودی و ایالات متّحده ی امریکا، دهه های طولانی است که روابط گسترده ی خود را در همه ی عرصه ها ازجمله نفت و اسلحه به شکلی تنگاتنگ و استراتژیک حفظ نموده اند. عربستان مهم ترین واردکننده ی تسلیحات و تجهیزات نظامی از امریکا می باشد و از این طریق سود بسیار زیادی به حساب شرکت های بزرگ تسلیحاتی این کشور وارد می شود. ازآنجاکه در طیّ سال های اخیر با افزایش بازیگری عربستان در مناقشات منطقه، این میزان از واردات تجهیزات نظامی چندین برابر افزایش یافته است، سؤال مهم آن است که افزایش حجم و تعداد تسلیحات از سوی عربستان چه تأثیری بر روی ساختار نظامی و قدرت مانور این کشور در عرصه ی تحوّلات منطقه ای داشته است؟ این مقاله در چارچوب نظریه ی واقعگرایی و با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی، درصدد اثبات این فرضیه است که افزایش کمّی در حوزه ی تجهیز ارتش به مدرن ترین انواع ادوات و تسلیحات نظامی، به تنهایی عامل تعیین کننده در افزایش قدرت نظامی یک کشور نمی باشد، بلکه باید فاکتورهای مهمّ دیگری همچون دسترسی به دانش روز نظامی، در اختیار داشتن منابع انسانی کافی، هوش نظامی و تولید تاکتیک ها و استراتژی های نوین جنگی، بومی سازی تسلیحات و عدم وابستگی نظامی را در این خصوص در نظر گرفت. عدم توجّه به موارد مذکور و تأکید عربستان سعودی بر روی افزایش کمّیِ صرف، در کنار وابستگی تسلیحاتی و نظامی به قدرت های بزرگ -به ویژه امریکا- ازجمله عواملی است که سبب شده تا شاهد افزایش مؤثّری در قدرت نظامی این کشور در عرصه ی تحوّلات منطقه ای نباشیم.

تبلیغات