کردستان در دهه پایانی حکومت قاجار، یکی از ناامن ترین ولایات ایران به حساب می آمد؛ یکی از دلایل این امر، حضور اتباع عثمانی و واگذاری گسترده تذکره تابعیت از سوی شهبندری به اهالی کردستان بود. درواقع، حمایت همه جانبه و قاطعانه دولت عثمانی از اتباع خود و مسائل و مشکلات ناشی از حضور آنان در کردستان، وضعیتی را پدید آورده بود که پرداختن به آن از عمده ترین مسائل مطروحه در جلسات کمیسیون حل اختلافات مرزی به شمار می آمد. در روز 15 محرم سال 1332/ 14 دسامبر 1913، ادارات دولتی کردستان و منازل رؤسای آنها، هم زمان مورد حمله و غارت گروه هایی از مردم قرار گرفت. به رغم حضور گسترده اتباع عثمانی در این کار و بازتاب آن در گزارش های محلّی، دولت عثمانی دخالت اتباع خود را در این واقعه رد کرد و غارتگران را از عناصر ایرانی برشمرد. پرسشی که در کانون توجّه پژوهش حاضر جای دارد، این است که زمینه های این شورش چگونه شکل گرفت و چه پیامدهایی را به همراه داشت؟ این مقاله می کوشد تا با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و رویکردهای رایج در تاریخ اجتماعی («فنون تقویت نقل مثال» و «برآورد از روی موارد قابل مقایسه»)، در پرتو اسناد وزارت امور خارجه (پرونده 300 برگی) و اسناد سازمان اسناد ملّی، به بازخوانی و تبیین این رویداد و گروه های شرکت کننده در آن بپردازد. نتایج پژوهش نشان می دهد، برخلاف ادعاهای مقامات عثمانی، اتباع این کشور، مهم ترین نقش را در حمله به ادارات دولتی کردستان برعهده داشته اند.