تفسیر قرآن به منزله کنش اختیاری مفسران، افزون بر بایسته های هرمنوتیکی و روش شناختی، مشمول بایسته های اخلاقی است. این بایسته ها مفسر را در دوراهی های انتخاب، یاری می کنند. التزام به اخلاق تفسیر منوط به وجود اصول اخلاقی برای تفسیر، آگاهی نسبت به آنها و نیز اراده معطوف به کاربست آنهاست. اصول اخلاقی تفسیر نیز به نوبه خود باید مستدل و مستند به اصول اخلاقی عام باشد. از این رو، تدوین و تبیین اصول برای اخلاقی کردن ساحت تفسیر متن با چالش هایی روبه روست. با عبور از این چالش ها، می توان اصولی عام برای تفسیر هر متن پیش نهاد و برای متون ویژه و خاص، اصولی ویژه. از این میان، قصدمندی ماتن، حمل بر صحت، مواجهه تحلیلی و نقادانه با متن، پرهیز از ساده سازی و قوی سازی متن را می توان به عنوان اصول عام اخلاقی برای تفسیر متون برشمرد و مواردی چون: محوریت اراده الهی در انتساب معنا به متن؛ پایبندی به قواعد تفسیر؛ احتیاط علمی و پرهیز از مواجهه خام و عجولانه در بیان معانی آیات؛ تمایز بین بیان متن و درباره متن؛ پرهیز از اتّباع متشابه؛ پایبندی به انصاف و مواجهه عادلانه؛ انتقادپذیری و توجه به خرد جمعی؛ امانت داری در نقل؛ آگاهی از مبانی کلامی و اعتقادی مربوط به قرآن و مؤلف قرآن؛ اصلاح نفس و آرایش نفس به فضائل اخلاقی.