تحلیل امور اعتباری از مباحث مهم معرفت شناسی است. اعتبارات ماهیت، در علوم مختلف مورد توجه بوده است. برخی تعدد و تباین این اقسام را حقیقی و عده ای آن را اعتبار ذهنی قلمداد کرده اند. در این مقاله با روشی تحلیلی انتقادی نشان داده ایم که با تفکیک میان مقام اعتبار ذهنی و حیث حاکویت از واقع می توان دیدگاه نافیان تعدد را ناظر به تعدد حقیقی و مصداقی، و نظر قائلان به تعدد را ناظر به تعدد اعتبارات ذهنی تفسیر نمود و ادعا کرد که لابشرط مقسمی با ماهیت مهمله و لابشرط قسمی تفاوت حقیقی و واقعی نداشته، لحاظ های ذهنی است که با اغراض علمی و تعلیمی پدید آمده و بر اقسام ماهیت، چنان که برخی گمان کرده اند، نمی افزاید.