قرون هفتم و هشتم هجری قمری ایران همراه بود با تغییرات مداوم مذهب که تأثیر آن در شاکله کلّی بناهای آن دوران قابل رؤیت و بررسی است. در این دوران گرایش های دوگانه در متن واحد اسلام از سوی مذهب شیعه و اهل سنّت موجب پدید آمدن دو گونه معماری آرامگاهی شد. این بناها را می توان در مقام شاخص تأثیرپذیری معماری از اوضاع سیاسی- اجتماعی، اندیشه و مذهب حاکم بر جامعه در دوره زمانی مورد مطالعه قرار داد. دوره ایلخانی به این دلیل که هر دو مذهب شیعه و اهل سنّت به منظور بیان اندیشه خود و ترویج آن از قدرت حاکمیت برخوردار بودند و هم به سبب اینکه از هر دو مذهب آرامگاه هایی به یادگار مانده، بسیار حائز اهمیت است. لذا در این پژوهش با مطالعه تعداد معتبری از مصادیق معماری آرامگاهی دوره ایلخانی، دو نمونه از مذهب شیعه و دو نمونه از مذهب اهل سنّت، دیدگاه و تجلی هر دو مذهب در این بناها بررسی می شود. این تحقیق به روش استدلالی- توصیفی و با جمع آوری منابع و اطلاعات به روش کتابخانه ای و روش میدانی انجام شده است. پس از استخراج مبانی نظری و اعتقادی هر دو مذهب، نمود این مبانی در کالبد معماری مورد سنجش قرار می گیرد. سؤالات این تحقیق عبارت است از: رابطه مبانی نظری و اعتقادی هر دو مذهب اهل سنّت و شیعه با معماری آرامگاهی چگونه است؟ تفاوت ها و شباهت های معماری آرامگاهی در این مذاهب کدام است؟ جایگاه مقبره سازی و توجه به شعائر اسلامی در هر دو اندیشه چگونه در معماری تجلی می یابد؟