یکی از مباحث مهم در فهم تاریخ معماری ایران، مطالعه و دسته بندی تاق پوش ها است، کاربندی و رسمی بندی، عناصر تاقی مبتنی بر الگوهای هندسی هستند که ریشه در نبوغ هندسه ترسیمی معماران ایرانی دارند. علیرغم اهمیت این عناصر تاقی، در تعاریف استادکاران و پژوهشگران از ماهیت آنها و دسته بندی های ارائه شده، اختلاف نظر و حتی تناقضاتی وجود دارد که این امر درک مفاهیم پایه، توسعه ساختارهای جدید و نوآوری را با مشکلاتی مواجه می سازد. مسئله اصلی این پژوهش یافتن تفاوت بین کاربندی و رسمی بندی از منظر مکان اجرا و نحوه کاربست شان می باشد و هدف تحقیق شفاف سازی مفاهیم کاربندی و رسمی بندی و رسیدن به یک دسته بندی جامع بر مبنای ساختگاه و نحوه کاربست آنها است. برای رسیدن به این هدف، ابتدا آرا و نظریات موجود در زمینه کاربندی و رسمی بندی مورد کنکاش قرار گرفت تا تعریف مشخصی از کاربندی و رسمی بندی ارائه گردد. سپس گونه های مختلف آنها با در نظر گرفتن مولفه های مکانی و ساختاری به دست آمدند. این پژوهش از نوع تحقیق های بنیادی نظری می باشد و به روش تحلیلی توصیفی کار شده و اطلاعات لازم از طریق مطالعات میدانی، مشاهده عینی و بررسی های کتابخانه ای جمع آوری شده اند. با توجه به این نکته که استادکاران و پژوهشگران، عناصر متشکل از باریکه تاق های متقاطع که در قالب هندسه وتری ترسیم و اجرا می شوند را «کار» نامیده اند، نتایج تحقیق نشان می دهد که هر چند مؤلفه باربری، مهمترین وجه تمایز کارهای مختلف است، ولی استقرار کارها در پوشش اصلی یا پوشش زیرین نمی تواند ملاک تشخیص کاربندی از رسمی بندی باشد و برای تشخیص این دو از همدیگر باید مؤلفه های محل کاربست، خصوصیات شکلی، خصوصیات ساختاری، نقش ساختمانی و کاربرد، جنس مصالح باریکه تاق ها و نقش سازه ای، لحاظ گردد. در نهایت یک دسته بندی جامع از گونه های مختلف کاربندی و رسمی بندی بر مبنای مؤلفه های مذکور ارائه گردید.