چکیده

جهانی شدن مفهومی است که برای توصیف یک رشته تحولات اساسی مرتبط به هم در سطح جهانی به کار می رود. این پدیده، از یک طرف، باعث به هم فشردگی و نزدیک شدن عرصه های مختلف زندگی انسآنها و فروپاشی مرزهای پیشین در همه حوزه ها شده و از طرف دیگر، تأثیرگذاری بخش های مختلف سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را بر یکدیگر در عرصه جهانی به دنبال داشته است. امروزه تحت تأثیر انقلاب فناوری اطلاعات و ارتباطات، تاثیرات جهانی شدن در بخش فرهنگی به ویژه در کشورهای در حال توسعه نمود بیشتری یافته است به گونه ای که منجر به شکل گیری یک «فرهنگ مصرفی فردگرایانه و گزینش گر» در سطح جهانی شده است. این فرهنگ جدید، به نوبه خود، سایر عرصه ها از جمله سیاست و اقتصاد و حوزه تلاقی آنها یعنی سیاستگذاری اقتصادی دولت ها را نیز تحت تأثیر قرار داده است. بر این اساس، هدف این مقاله تلاش در جهت فهم این تحولات فرهنگی و پیامدهای آن برای سیاستگذاری اقتصادی دولت به ویژه در کشورهای در حال توسعه است. سئوال اصلی پژوهش این است که چه نسبتی بین تحولات فرهنگی ناشی از جهانی شدن و سیاستگذاری اقتصادی دولت در کشورهای در حال توسعه وجود دارد؟ در پاسخ به این پرسش، این فرضیه مطرح می شود که تحولات فرهنگی ناشی از جهانی شدن، با طرح مطالبات و نیازهای جدید، سیاستگذاری اقتصادی دولت را به سمت الگوهای بازارمحور و برون گرایانه، به منظور هماهنگی با آن تحولات و پاسخ به مطالبات و نیازهای جدید، سوق داده است. این الگو برای کشورهای در حال توسعه راهبرد توسعه صادرات می باشد. در این مقاله، روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و برای گردآوری داده ها از روش کتابخانه ای استفاده شده است.

متن

تبلیغات