چکیده

پرسش از واقعیت حقوقی ازجمله مسائل دشوار در طول تاریخ بوده است که ذهن بسیاری از اندیشمندان را به خود مشغول ساخته است. فیلسوفانی چون افلاطون این واقعیت را به مثل ارجاع می دادند. برخی نیز این واقعیت را از سنخ مفاهیم حقیقی دانسته و برای آن مابازای خارجی قائل شدند. برخی نیز آن را از سنخ مفاهیم ریاضی انگاشته. اما جان سرل با ارائه نظریه افعال گفتاری و به تبع آن واقعیت نهادی، به گونه ای دیگر مفاهیم حقوقی، اقتصادی و ارزشی تحلیل می کند. او بر تمایز دو نوع واقعیت یعنی واقعیت طبیعی و واقعیت نهادی تأکید می کند. این مقاله به طور خاص در مورد واقعیت نهادی سخن می گوید و با ارائه الگویی خاص در تعریف واقعیت نهادی یعنی " X در بافت C، Y محسوب است."، به تحلیلی نو در این خصوص دست می یازد. تحلیلی که به نوعی شباهت با نظریه اعتباریات در فرهنگ فلسفه اسلامی دارد.

تبلیغات