در شهرهای ایران، نواحی مسکونی به محله های مختلف و مجزا تقسیم می شدند، در واقع محله یک تشکل اجتماعی است که فضاها و محوطه های عمومی آن (به شکل عام و باز به شکل خاص) مکانی جهت برقراری روابط اجتماعی و ارتباطات چهره به چهره بود و در این حالت محیط به لنگرگاهی روانی مبدل می گشت که در آن هویت مندی و هم محله ای نوعی ارزش محسوب می شد. محلات که به عنوان محورهای شکل دهی بافت در شهرهای ایرانی اسلامی مطرح اند و بر همین اساس پژوهش پیش رو با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و کتابخانه ای در صدد است به تحلیل فضای کالبدی محلات در بافت و چگونگی عناصر وابسته در آن پرداخته تا بتواند به درک درست مخاطب از ساختار شکل گیری و توسعه محلات منجر گردد.