چکیده

در این تحقیق، شواهدی ارائه شد که نشان می دهد رابطة مثبت بازدهی- نوسان در سطح شرکت، نتیجة اختیارات واقعی خود شرکت است. در راستای نظریة اختیارات واقعی، می توان استنتاج کرد: الف) رابطة مثبت نوسان- بازده در سطح شرکت برای شرکت هایی که دارای اختیارات واقعی بیشتری هستند، بسیار قوی تر نشان می دهد و از میزان حساسیت ارزش (بازدهی) سهام شرکت نسبت به تغییرات میزان نوسان بازده، بعد از به کارگیری اختیارات واقعی توسط شرکت ها به طرز چشم گیری کاسته می شود. ب) رابطة مثبت هم زمان بازده- تغییرات نوسان در سطح شرکت برای شرکت هایی که دارای فرصت های سرمایه گذاری بیشتر هستند، قوی تر است. درحالی که این رابطه برای دارایی های شرکت های مکان محور، ضعیف تر است؛ به عبارت دیگر رابطة نوسان- بازده در بین شرکت های تازه تأسیس، شرکت های کوچک، شرکت های با توسعه و تحقیق مدرن و در نهایت شرکت های با نرخ رشد بالا، قوی تر است. ج) رابطة نوسان- بازدهی برای شرکت هایی که دارای محدودیت های عملیاتی کمتر و قابلیت های بیشتر جهت پاسخگویی بیشتر و بهتر به درخواست های نامعین (انعطاف پذیری بیشتر) می باشند، بسیار قوی تر است. در مدل های مربوط به اختیارات واقعی، انعطاف پذیری مدیریتی، باعث تحدب تابع ارزش شرکت در ارتباط با ارزش فرایند پایه شرکت می شود؛ بنابراین، با توجه به نظریة نابرابری ینسن، حساسیت ارزش شرکت نسبت به نوسان در دارایی های پایه، ضمن افزایش، باید به تقویت انعطاف پذیری شرکت نسبت به تغییر تصمیمات سرمایه گذاری و عملیاتی آن، کمک کند.

تبلیغات