چکیده

امروزه دیوار بلند تراضی دولت ها و اعمال حاکمیت آن ها مانع حل وفصل بسیاری از چالش های سیاست بین الملل شده است. تعارض منافع دولت ها باعث شده که چالش ها جدید با نگاهی سهم خواهانه مواجه گردند؛ ازاین رو، به نظر می رسد حقوق نرم که آستانة مفهومی آن بسیار نزدیک به توافقات سیاسی است راه حل این مشکل باشد. حقوق نرم در واقع یک ترجیح رفتاری است که می تواند در اشکال مختلفی همچون اصول، هنجارها، استانداردها و یا هرگونه بیانیه ای ارائه شود و دستیابی به همکاری های کارکردی میان دولت ها را تسهیل می کنند و جهت کلی حرکت را، با توجه به اهداف سیستم، به تابعانش نشان می دهد، بی آنکه وظیفه و تعهدی منجّز برای آن ها ایجاد کرده باشند حقوق نرم با کنار گذاردن مفهوم الزام، راه را برای ورود همه جانبة دولت ها به عرصة تدبیر مسائل جدید سیاست بین الملل فراهم کرده است و راهگشای بسیاری از چالش های بین المللی خواهد بود. این مقاله با تحلیل سازوکار حقوق نرم و اقتضائات زیست بشری در جهان معاصر سعی دارد به این سؤالات اساسی پاسخ دهد که آیا راهبرد به کارگیری حقوق نرم در هنجارسازی بین المللی می تواند در حل وفصل اختلافات عدیده دولت ها و ترمیم چالش های بین المللی مؤثر باشد؟ در جهانی که به واسطة تعارضات منافع دولت ها شاهد بحران در قانون گذاری بین المللی هستیم، حقوق نرم می تواند چالش بی اقدامی و خلأهای قانونی را مرتفع سازد؟ این پژوهش با بررسی مصداقی چالش های سیاست بین الملل در جهان امروز مواردی را که دولت ها برای حل وفصل اختلافات خود به حقوق نرم متوسل شده اند، برشمرده است.

تبلیغات